معرفی فیلم جهان زیرین (Underworld)

فیلم جهان زیرین (Underworld) حماسه نبردی دیرینه و خونین میان خون آشام ها و گرگینه ها (لایکن ها) را روایت می کند. این سری فیلم، با الهام از اساطیر کلاسیک، به خلق دنیایی تاریک و فانتزی می پردازد که در آن قوانین بقا و انتقام حرف اول را می زنند و مخاطب را به قلب درگیری های پنهان موجودات شب زی می کشاند.

برای علاقه مندان به ژانر اکشن-فانتزی-ترسناک و به ویژه داستان های خون آشام و گرگینه، فرنچایز «جهان زیرین» همواره نامی آشنا و جذاب بوده است. این مجموعه سینمایی، با محوریت شخصیت کاریزماتیک و انتقام جوی سلین، به مخاطب اجازه می دهد تا در تاریکی یک دنیای گوتیک غرق شود و شاهد تقابل دیرین و بی رحمانه دو نژاد قدرتمند باشد. هدف این مقاله، ارائه یک راهنمای جامع و تحلیلی برای تمامی بینندگان، از طرفداران قدیمی که می خواهند دانش خود را عمیق تر کنند تا تازه واردانی که قصد دارند برای اولین بار پا به این جهان پرخطر بگذارند. در ادامه به بررسی دقیق اساطیر، شخصیت ها، مضامین اصلی، نقاط قوت و ضعف و البته ترتیب تماشای این سری خواهیم پرداخت تا هر آنچه برای درک و لذت بردن از «جهان زیرین» نیاز است، در اختیار خواننده قرار گیرد.

جهان زیرین (Underworld): تولد یک افسانه تاریک

در سال ۲۰۰۳، دنیای سینما شاهد تولد یک پدیده جدید در ژانر اکشن-فانتزی-ترسناک بود: «جهان زیرین». این فیلم که توسط لن وایزمن کارگردانی شد، با رویکردی نوین به اساطیر خون آشام و گرگینه، توانست جایگاهی ویژه برای خود دست و پا کند. Underworld فراتر از یک داستان ساده از موجودات شب زی، حماسه ای پر از خیانت، عشق های ممنوعه و نبردهای ابدی را به تصویر کشید. نویسندگان اصلی این سری، کوین گرویوکس، لن وایزمن و دنی مک براید، با خلق پیش زمینه ای غنی و پر از جزئیات، جهانی را بنا نهادند که مخاطب را به سرعت درگیر خود می کند.

ژانر فیلم Underworld ترکیبی ماهرانه از اکشن های پرسرعت، المان های گوتیک تاریک، ترس و حتی رگه هایی از یک رومانس تراژیک است. موفقیت تجاری فیلم اول، با بودجه ای ۲۲ میلیون دلاری و فروشی ۹۵ میلیون دلاری، راه را برای ساخت دنباله های متعددی هموار کرد و این فرنچایز را به یکی از محبوب ترین مجموعه ها در نوع خود تبدیل نمود. این فیلم ها نه تنها به دلیل جلوه های ویژه چشمگیر و صحنه های اکشن نفس گیر خود مورد توجه قرار گرفتند، بلکه به خاطر خلق یک اسطوره عمیق و شخصیت هایی پیچیده، توانستند جایگاهی ماندگار در میان فرنچایزهای مشابه پیدا کنند.

اساطیر و دنیای Underworld: لور عمیق نبرد ابدی

یکی از جذاب ترین جنبه های سری فیلم «جهان زیرین»، لور و اساطیر پیچیده ای است که برای توضیح ریشه های نبرد میان خون آشام ها و لایکن ها (گرگینه ها) خلق شده است. این دنیای پرجزئیات، عمق و لایه های بیشتری به داستان بخشیده و آن را از یک نزاع ساده فراتر می برد.

منشأ درگیری: آغاز دشمنی خون آشام ها و لایکن ها

نقطه آغازین این دشمنی هزاران ساله، به خانواده ای جاودانه بازمی گردد: خانواده کوروینوس. الکساندر کوروینوس، اولین جاودانه، سه فرزند داشت که هر کدام سرنوشت متفاوتی یافتند. دو فرزندش، مارکوس و ویلیام، توسط یک طاعون به گونه های جدید تبدیل شدند. مارکوس اولین خون آشام و ویلیام اولین گرگینه اصیل (که توانایی بازگشت به شکل انسانی خود را نداشت) بود. درگیری از همین جا آغاز شد؛ خون آشام ها که از نسل مارکوس بودند، هوشمند و سازمان یافته به نظر می رسیدند، در حالی که گرگینه های ویلیام وحشی و کنترل ناپذیر بودند.

همین تفاوت ها و تلاش برای سلطه، جرقه های یک جنگ ابدی را زد. لایکن ها، گونه ای از گرگینه ها که از نسل ویلیام پدید آمدند اما قابلیت تغییر شکل انسانی را داشتند، در ابتدا به عنوان بردگان خون آشام ها برای حفاظت از آن ها در طول روز به کار گرفته می شدند. اما این بردگی، کینه ای عمیق را در دل لایکن ها کاشت که در نهایت به شورشی بزرگ و نبردی تمام عیار منجر شد.

نژادها و ویژگی ها: تفاوت ها و توانایی ها

• خون آشام ها: موجوداتی زیبا، باهوش و بسیار قدرتمند. آن ها سرعت، قدرت و حواس پنج گانه فوق العاده ای دارند. نور خورشید برایشان کشنده است و باید از آن دوری کنند. آن ها خون می نوشند تا زنده بمانند و دارای جامعه ای سلسله مراتبی با بزرگان (Elders) قدرتمند هستند.
• گرگینه ها (لایکن ها): موجوداتی وحشی و خشن، که قادرند بین دو فرم انسانی و گرگینه ای تغییر شکل دهند. آن ها نیز دارای قدرت، سرعت و توانایی های بازسازی بدن بالایی هستند. نقره برایشان کشنده است.
• هیبریدها: ترکیبی نادر و بسیار قدرتمند از هر دو نژاد خون آشام و لایکن. هیبریدها از نقاط قوت هر دو نژاد بهره مندند و به مراتب قوی تر و مقاوم تر هستند. مایکل کوروین برجسته ترین نمونه یک هیبرید در این سری است.

سازمان های کلیدی: قبیله ها و دسته ها

دنیای Underworld تنها به نژادها محدود نمی شود، بلکه شامل سازمان ها و ساختارهای اجتماعی پیچیده ای است:

• قبیله های خون آشام: اجتماعات سازمان یافته و باستانی که توسط سه بزرگ اصلی (ویکتور، آملیا، مارکوس) اداره می شوند. آن ها قوانین و سنت های سخت گیرانه ای دارند و بر شکار لایکن ها نظارت می کنند.
• دسته های لایکن: گروه های زیرزمینی و شورشی لایکن ها که به دنبال آزادی و نابودی خون آشام ها هستند. آن ها توسط رهبرانی قدرتمند مانند لوسین هدایت می شوند.
• مرگ فروش ها (Death Dealers): جنگجویان نخبه خون آشام که مسئول شکار و نابودی لایکن ها هستند. سلین یکی از مرگ فروش های برجسته است.

این اصطلاحات و ساختارها، جهانی غنی و باورپذیر را برای مخاطب خلق می کنند و به او اجازه می دهند تا درگیر پیچیدگی های این نبرد ابدی شود.

در قلب جهان تاریک «جهان زیرین»، جنگی چند هزار ساله میان خون آشام ها و لایکن ها جریان دارد؛ نبردی که ریشه هایش عمیق تر از آن چیزی است که به نظر می رسد و به تار و پود هستی هر دو نژاد گره خورده است.

بررسی جامع فیلم های سری Underworld (به ترتیب اکران):

سری فیلم «جهان زیرین» شامل پنج قسمت اصلی است که هر یک لایه ای جدید به داستان و اساطیر این دنیای تاریک اضافه می کنند. در اینجا به بررسی دقیق هر یک از فیلم ها به ترتیب اکران می پردازیم:

۳.۱. Underworld (2003): نقطه آغازین حماسه

• کارگردان: لن وایزمن
• بازیگران اصلی: کیت بکینسیل (سلین)، اسکات اسپیدمن (مایکل کوروین)، مایکل شین (لوسین)، بیل نای (ویکتور)
• خلاصه داستان کلیدی: فیلم به معرفی سلین، یک مرگ فروش خون آشام می پردازد که زندگی اش وقف شکار لایکن ها شده است. او متوجه می شود لایکن ها به دنبال یک انسان به نام مایکل کوروین هستند. با نجات مایکل، سلین به رازهایی درباره گذشته و منشأ درگیری بین دو نژاد پی می برد که همه چیز را تغییر می دهد. او به مایکل علاقه مند می شود و او را به یک هیبرید تبدیل می کند، که این عمل علیه قوانین قبیله خون آشام است.
• نکات برجسته و ویژگی های خاص: این فیلم با طراحی بصری گوتیک خیره کننده، اکشن های پرشور و معرفی شخصیت های قدرتمندی چون سلین، جهان Underworld را به سینما معرفی کرد. پیچیدگی داستان و فلش بک هایی به گذشته، زمینه را برای فیلم های بعدی فراهم آورد.
• امتیاز و بازخورد اولیه: با وجود نظرات متفاوت منتقدان، فیلم مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت و به موفقیت تجاری رسید.

۳.۲. Underworld: Evolution (2006): تکامل و افشای ریشه ها

• کارگردان: لن وایزمن
• بازیگران اصلی: کیت بکینسیل (سلین)، اسکات اسپیدمن (مایکل کوروین)، تونی کورران (مارکوس کوروینوس)، درک جاکوبی (الکساندر کوروینوس)
• خلاصه داستان کلیدی: پس از اتفاقات فیلم اول، سلین و مایکل در حال فرار هستند. آن ها به دنبال کشف ریشه های واقعی درگیری می روند و با مارکوس، اولین خون آشام و فرزند الکساندر کوروینوس، روبه رو می شوند. مارکوس که اکنون بیدار شده و به موجودی هیبریدی و قدرتمند تبدیل شده، به دنبال آزادی برادرش ویلیام، اولین گرگینه اصیل، است. سلین در این مسیر با الکساندر کوروینوس ملاقات می کند و حقیقت درباره خانواده اش و خیانت ویکتور را کشف می کند.
• نکات برجسته و ویژگی های خاص: این قسمت به عمق لور و اساطیر سری می افزاید و پاسخ های زیادی درباره منشأ درگیری ها و شخصیت های اصلی می دهد. صحنه های اکشن گسترده تر و هیبریدهای قوی تر، جذابیت فیلم را دوچندان می کند.
• امتیاز و بازخورد اولیه: این فیلم نیز مانند قسمت اول، با فروش خوبی مواجه شد و طرفداران را از گسترش داستان راضی نگه داشت.

۳.۳. Underworld: Rise of the Lycans (2009): پیش درآمدی بر جنگ

• کارگردان: پاتریک تاتوپولوس
• بازیگران اصلی: مایکل شین (لوسین)، بیل نای (ویکتور)، رونا میترا (سونیا)
• خلاصه داستان کلیدی: این فیلم یک پیش درآمد (Prequel) است که هزاران سال قبل از وقایع فیلم اول روایت می شود. داستان بر رابطه ممنوعه میان لوسین، رهبر لایکن های برده، و سونیا، دختر ویکتور تمرکز دارد. لوسین تلاش می کند تا لایکن ها را از بردگی خون آشام ها رها کند و این امر به شورشی بزرگ منجر می شود که ریشه های اصلی کینه و نفرت بین دو نژاد را شکل می دهد.
• نکات برجسته و ویژگی های خاص: این قسمت به تماشاگران اجازه می دهد تا گذشته شخصیت هایی مانند لوسین و ویکتور را بهتر درک کنند و شاهد آغاز واقعی جنگ بین خون آشام ها و لایکن ها باشند. این فیلم، با وجود اینکه سلین در آن حضور ندارد، به خوبی به عمق داستان می افزاید.
• امتیاز و بازخورد اولیه: با وجود تغییر کارگردان، این فیلم نیز به خوبی توانست داستان را پیش ببرد و اطلاعات ارزشمندی درباره گذشته ارائه دهد.

۳.۴. Underworld: Awakening (2012): بیداری در دنیایی جدید

• کارگردانان: مانس مارلیند و بیورن استاین
• بازیگران اصلی: کیت بکینسیل (سلین)، استیون ری (دکتر جاکوب لین)، تئو جیمز (دیوید)
• خلاصه داستان کلیدی: پس از سال ها اسارت در یک آزمایشگاه انسانی، سلین از خواب بیدار می شود و خود را در دنیایی می یابد که انسان ها از وجود خون آشام ها و لایکن ها آگاه شده اند و در حال ریشه کن کردن هر دو نژاد هستند. او با دختری جوان به نام ایو آشنا می شود که به نظر می رسد رازهایی کلیدی در خود دارد و به سلین در نبرد با دشمنان جدیدش کمک می کند. این فیلم به سلین یک دختر هیبرید به نام ایو می دهد و نقش انسان ها را در درگیری ها پررنگ تر می کند.
• نکات برجسته و ویژگی های خاص: این فیلم لحن متفاوتی دارد و به جای تمرکز صرف بر نبرد خون آشام/لایکن، به چالش جدیدی با انسان ها می پردازد. بازگشت کیت بکینسیل به نقش سلین، از نقاط قوت اصلی این قسمت بود.
• امتیاز و بازخورد اولیه: فیلم از نظر تجاری موفق بود، اما برخی منتقدان پیچیدگی های داستانی و تغییر مسیر را کمی آشفته دیدند.

۳.۵. Underworld: Blood Wars (2016): نبردهای خونین و سرنوشت سلین

• کارگردان: آنا فورستر
• بازیگران اصلی: کیت بکینسیل (سلین)، تئو جیمز (دیوید)، لارا پولور (سمیرا)، چارلز دنس (توماس)
• خلاصه داستان کلیدی: سلین که توسط هر دو قبیله خون آشام و لایکن مورد تعقیب است، به دنبال راهی برای پایان دادن به جنگ ابدی می گردد. او با دیوید و پدرش توماس، به یک قبیله شمالی خون آشام پناه می برد تا قدرتی جدید به دست آورد. در این میان، او باید با لایکن های قدرتمند تحت رهبری ماریوس و همچنین خون آشام های خائن مقابله کند و از دخترش ایو محافظت کند، در حالی که در جستجوی راهی برای پایان دادن به این جنگ خونین است.
• نکات برجسته و ویژگی های خاص: این فیلم بر سفر شخصی سلین و تکامل قدرت های او تمرکز دارد و به کشف حقایق جدیدی درباره منشأ او و خانواده اش می پردازد. صحنه های اکشن سرد و تاریک در مناطق برفی، به فضای گوتیک فیلم می افزاید.
• امتیاز و بازخورد اولیه: آخرین قسمت از این سری، بازخوردهای متفاوتی دریافت کرد و در گیشه نیز عملکرد متوسطی داشت.

شخصیت های کلیدی و تحلیل آن ها:

دنیای «جهان زیرین» با شخصیت های پیچیده و قدرتمند خود جان می گیرد. این شخصیت ها، هر یک با انگیزه ها و پیشینه های خاص خود، در تار و پود این حماسه درهم تنیده اند.

سلین (کیت بکینسیل): جنگجوی انتقام جو و ناجی نژاد خود

سلین، با بازی خیره کننده کیت بکینسیل، قلب و روح فرنچایز Underworld است. او یک مرگ فروش خون آشام باهوش، چابک و فوق العاده ماهر است که زندگی اش را وقف شکار و نابودی لایکن ها کرده است. انگیزه اصلی او انتقام قتل خانواده اش است که ویکتور، پدربزرگ خون آشامش، او را متقاعد کرده بود کار لایکن هاست. تکامل سلین از یک قاتل بی رحم به یک شخصیت دلسوز و محافظ، نقطه عطف اصلی داستان است. او با کشف حقیقت خیانت ویکتور و آشنایی با مایکل، مسیر جدیدی را در پیش می گیرد که او را به ناجی احتمالی هر دو نژاد تبدیل می کند. قدرت، عزم راسخ و استایل گوتیک او، سلین را به یکی از نمادین ترین قهرمانان زن در ژانر اکشن-فانتزی تبدیل کرده است.

مایکل کوروین (اسکات اسپیدمن): انسان تبدیل شده به هیبرید

مایکل کوروین، یک پزشک انسانی بود که به طور تصادفی وارد دنیای مخفی خون آشام ها و لایکن ها شد. پس از گاز گرفته شدن توسط لایکن ها و سپس توسط سلین، او به اولین هیبرید واقعی تبدیل شد؛ موجودی که همزمان قدرت های خون آشام و لایکن را در خود داشت. مایکل نمادی از امید و پتانسیل برای پایان دادن به جنگ ابدی است، زیرا او از هر دو نژاد قدرت می گیرد. رابطه او با سلین، یک عشق ممنوعه و تراژیک است که به یکی از هسته های احساسی داستان تبدیل می شود و نشان می دهد که حتی در تاریک ترین دنیاها نیز عشق می تواند راه خود را پیدا کند.

ویکتور (بیل نای): آنتاگونیست قدرتمند و خائن

ویکتور یکی از سه بزرگ اصلی خون آشام و آنتاگونیست برجسته فیلم های اولیه است. او موجودی باستانی، حیله گر و بی رحم است که برای حفظ قدرت و بقای قبیله خود، از هیچ کاری فروگذار نمی کند. گذشته او با سلین گره خورده است، زیرا او سلین را پس از قتل خانواده اش نجات داد و او را به یک خون آشام تبدیل کرد. انگیزه های او پیچیده است؛ در ظاهر، او به دنبال نظم و محافظت از خون آشام ها است، اما اعمالش اغلب از خودخواهی و قدرت طلبی نشأت می گیرد. خیانت او به سلین و دروغ هایش درباره قتل خانواده اش، یکی از نقاط عطف درگیری های اصلی داستان است.

لوسین (مایکل شین): رهبر شورشی لایکن ها

لوسین، رهبر کاریزماتیک و قدرتمند لایکن ها، شخصیتی است که به خوبی حس ستم دیدگی و شورش را نمایندگی می کند. او در ابتدا به عنوان یک برده برای خون آشام ها زندگی می کرد، اما عشقی ممنوعه به سونیا (دختر ویکتور) و میل به آزادی، او را به رهبر انقلابی لایکن ها تبدیل کرد. داستان لوسین، نمادی از مبارزه برای رهایی از ستم و پیامدهای تراژیک آن است. او باهوش، توانا و متعهد به نژاد خود است و یکی از پیچیده ترین و همدردی برانگیزترین شخصیت های منفی/خاکستری در این سری محسوب می شود.

دیگر شخصیت های مهم:

• مارکوس کوروینوس (تونی کورران): اولین خون آشام و یکی از فرزندان الکساندر کوروینوس. پس از بیداری، به تهدیدی بزرگ برای سلین و مایکل تبدیل می شود.
• الکساندر کوروینوس (درک جاکوبی): پدر اولین جاودانه ها، موجودی باستانی که بین دو نژاد خون آشام و لایکن بی طرف است و به دنبال حفظ تعادل است.
• دیوید (تئو جیمز): یک خون آشام جوان و متحد سلین که در فیلم های بعدی نقش پررنگی ایفا می کند و به او در نبردها یاری می رساند.
• ایو (ایندیا آیزلی): دختر هیبرید سلین و مایکل، که وجودش به خودی خود یک راز و یک تهدید برای همه نژادها محسوب می شود.

این شخصیت ها، با انگیزه ها و روابط متقابل خود، به دنیای Underworld عمق و غنای بی نظیری می بخشند.

دلایل محبوبیت و نقد سری Underworld:

سری فیلم «جهان زیرین» با وجود نقدهای متفاوتی که دریافت کرده، محبوبیت پایداری در میان مخاطبان ژانر خود به دست آورده است. این محبوبیت ریشه هایی در نقاط قوت خاص و نوآوری های آن دارد، هرچند که با نقاط ضعف مشخصی نیز همراه است.

نقاط قوت:

1. اکشن های پرشور و طراحی گوتیک: شاید برجسته ترین نقطه قوت Underworld، صحنه های اکشن فوق العاده طراحی شده آن باشد. مبارزات نزدیک، تیراندازی های دقیق و نبردهای تن به تن هیجان انگیز، همواره مخاطب را به وجد می آورد. همچنین، طراحی لباس های چرمی مشکی و محیط های تاریک و گوتیک، فضایی منحصر به فرد و جذاب به فیلم ها می بخشد که برای طرفداران این سبک بسیار دلنشین است.
2. کاریزمای کیت بکینسیل در نقش سلین: کیت بکینسیل به معنای واقعی کلمه، نقش سلین را مال خود کرده است. او با ترکیب زیبایی، خشونت، آسیب پذیری و قدرت، شخصیتی را خلق کرده که به نمادی از زنان قهرمان در سینمای اکشن تبدیل شده است. حضور او در نقش اصلی، عامل مهمی در جذابیت و تداوم موفقیت این سری بوده است.
3. اساطیر غنی و پیچیده: برخلاف بسیاری از داستان های خون آشام و گرگینه که به کلیشه ها متوسل می شوند، Underworld یک لور عمیق و پرجزئیات برای خود خلق کرده است. داستان منشأ الکساندر کوروینوس، فرزندانش و نحوه آغاز جنگ ابدی، به فیلم ها عمق و پس زمینه ای قوی می بخشد که برای مخاطبانی که به دنبال داستان های فانتزی پیچیده هستند، بسیار جذاب است.
4. جلوه های ویژه و صداگذاری: جلوه های ویژه کاربردی و طراحی موجودات (به خصوص لایکن ها) در فیلم های اولیه، تأثیرگذار و باورپذیر بودند. صداگذاری نیز به خوبی حس ترس و هیجان را منتقل می کرد.

نقاط ضعف:

1. پیچیدگی بیش از حد داستان در برخی قسمت ها: همانقدر که لور غنی نقطه قوت است، گاهی اوقات این پیچیدگی و اضافه شدن مداوم شخصیت ها و خطوط داستانی جدید، می تواند به ابهام و سردرگمی مخاطب منجر شود، به ویژه اگر بینندگان تمام قسمت ها را به دقت دنبال نکرده باشند.
2. تکراری شدن فرمول در ادامه سری: برخی منتقدان معتقدند که با پیش رفتن سری، فرمول اصلی فیلم ها (سلین در حال نبرد با خون آشام ها و لایکن ها، و کشف رازهای جدید) کمی تکراری شده و نوآوری اولیه کمرنگ شده است. این موضوع می تواند به خستگی مخاطب در قسمت های پایانی منجر شود.
3. عدم عمق کافی در توسعه شخصیت ها (به جز سلین): در حالی که سلین به خوبی توسعه می یابد، برخی دیگر از شخصیت ها، حتی شخصیت های مهم، ممکن است عمق کافی برای ارتباط عمیق تر با مخاطب را پیدا نکنند و بیشتر به عنوان ابزاری برای پیشبرد داستان عمل کنند.
4. نمرات پایین منتقدان: به طور کلی، سری Underworld هرگز نتوانست نمرات بالایی از منتقدان دریافت کند. آن ها اغلب به ضعف در فیلمنامه، دیالوگ ها و گاهی کارگردانی اشاره می کردند، هرچند که این موضوع مانع از موفقیت تجاری و محبوبیت بین مخاطبان نشد.

تأثیر فرهنگی:

«جهان زیرین» در کنار فرنچایزهایی مانند «بلید» و «رزیدنت ایول»، نقش مهمی در تعریف ژانر اکشن-فانتزی-ترسناک در اوایل قرن ۲۱ ایفا کرد. این سری با ارائه یک قهرمان زن قوی، محیط های گوتیک و نبردهای خونین، تأثیری ماندگار بر این ژانر گذاشت و الهام بخش بسیاری از آثار مشابه شد. Underworld به خوبی نشان داد که چگونه می توان اساطیر کلاسیک را با یک رویکرد مدرن و اکشن، برای نسل جدید مخاطبان جذاب کرد.

ترتیب تماشای سری Underworld:

برای تجربه کامل و لذت بخش از دنیای «جهان زیرین»، دانستن ترتیب صحیح تماشا اهمیت دارد. این سری را می توان به دو شیوه اصلی تماشا کرد: به ترتیب اکران یا به ترتیب داستانی (کرونولوژیک).

ترتیب اکران: (برای اولین تجربه پیشنهاد می شود)

این ترتیب، همان ترتیبی است که فیلم ها در سینماها به نمایش درآمدند و معمولاً برای اولین بار تماشا کردن یک سری فیلم، بهترین راه است؛ زیرا داستان ها به تدریج آشکار می شوند و پیچیدگی ها در زمان مناسب خود معرفی می گردند.

1. Underworld (2003): نقطه آغازین داستان سلین و معرفی جهان.
2. Underworld: Evolution (2006): ادامه مستقیم داستان فیلم اول و افشای ریشه ها.
3. Underworld: Rise of the Lycans (2009): پیش درآمدی که به گذشته و منشأ جنگ می پردازد. (گرچه از نظر زمانی قبل از فیلم اول است، اما برای درک بهتر پس از دیدن دو فیلم اول توصیه می شود تا پیش زمینه ها را کامل کند.)
4. Underworld: Awakening (2012): سلین به دنیای جدیدی بیدار می شود.
5. Underworld: Blood Wars (2016): آخرین قسمت از داستان سلین و نبردهای پایانی.

ترتیب داستانی (کرونولوژیک): (برای طرفداران و بازبینی پیشنهاد می شود)

این ترتیب، خط زمانی داستان را از ابتدا تا انتها دنبال می کند و برای کسانی که می خواهند وقایع را به ترتیب تاریخی درک کنند، یا طرفدارانی که قصد بازبینی سری را دارند، مناسب است. این ترتیب می تواند به درک عمیق تر از روابط و اتفاقات گذشته کمک کند، اما ممکن است برخی غافلگیری های داستانی که در ترتیب اکران وجود دارد را از بین ببرد.

1. Underworld: Rise of the Lycans (2009): این فیلم به منشأ جنگ بین خون آشام ها و لایکن ها می پردازد و داستان لوسین و سونیا را روایت می کند که هزاران سال قبل از فیلم اصلی اتفاق می افتد.
2. Underworld (2003): با دیدن Rise of the Lycans، زمینه داستانی برای ورود به فیلم اول آماده شده و گذشته ویکتور، لوسین و سلین کاملاً مشخص است.
3. Underworld: Evolution (2006): ادامه مستقیم فیلم اول و افشای حقایق پنهان درباره خانواده کوروینوس.
4. Underworld: Awakening (2012): سلین پس از سال ها به دنیایی جدید بیدار می شود و با تهدیدات تازه ای روبرو می شود.
5. Underworld: Blood Wars (2016): نبردهای نهایی سلین و تلاش او برای پایان دادن به جنگ ابدی.

انتخاب ترتیب تماشا بستگی به ترجیح شخصی شما دارد. اگر برای اولین بار قصد تماشای این سری را دارید، ترتیب اکران منطقی تر است؛ اما برای غرق شدن کامل در لور و پیش زمینه های داستانی، ترتیب کرونولوژیک می تواند تجربه ای متفاوت و عمیق تر ارائه دهد.

نتیجه گیری:

سری فیلم «جهان زیرین» با ترکیب ژانرهای اکشن، فانتزی و ترسناک، توانسته جایگاهی ویژه در دل علاقه مندان به داستان های خون آشام و گرگینه پیدا کند. این فرنچایز با خلق دنیایی گوتیک و تاریک، شخصیت هایی کاریزماتیک و نبردهای نفس گیر، تجربه ای منحصر به فرد را برای مخاطب رقم می زند. از سلین، جنگجوی بی باک، تا اساطیر پیچیده ای که ریشه های جنگ ابدی را توضیح می دهند، هر بخش از این سری به غنای آن افزوده است.

«جهان زیرین» صرف نظر از نقدهای متفاوت، توانسته مخاطبان وفادار خود را حفظ کند و داستانی حماسی از بقا، انتقام و جستجو برای حقیقت را روایت کند. برای کسانی که به دنبال ماجراجویی در دنیایی پر از رمز و راز و اکشن هستند، این سری فیلم قطعاً ارزش تجربه را دارد. وارد دنیای خون آشام ها و لایکن ها شوید و خود را در میان نبردی ابدی غرق کنید که شاید هرگز پایانی نداشته باشد.