شرط عدم مهر در نکاح دائم: آیا صحیح است؟ بررسی جامع حقوقی

شرط عدم مهر در نکاح دائم
در عقد دائم، حتی اگر طرفین بر نداشتن مهریه توافق کنند یا نامی از آن برده نشود، نفس عقد صحیح است، اما شرط عدم مهر به دلیل مغایرت با ذات مهریه در شرع و قانون، باطل تلقی می شود. با این حال، بطلان این شرط به معنای بی مهریه ماندن زن نیست و زن در هر صورت، بسته به شرایط انحلال نکاح و وقوع نزدیکی، مستحق دریافت مهرالمتعه یا مهرالمثل خواهد بود.
ازدواج دائم، پیوندی مقدس و قانونی است که بر پایه رضایت و اراده آزاد طرفین بنا نهاده می شود. در این میان، مهریه به عنوان یک حق مالی برای زن، جایگاه ویژه ای در شرع و قانون مدنی ایران دارد. این حق، نه تنها پشتوانه مالی زن محسوب می شود، بلکه نمادی از احترام و تعهد مرد به اوست. با این حال، گاهی زوجین با انگیزه های مختلف، ممکن است تمایل به عدم تعیین مهریه یا حتی شرط عدم مهر در نکاح دائم داشته باشند. این موضوعی است که می تواند ابهامات و نگرانی های بسیاری را برای افراد در آستانه ازدواج یا حتی زوجین متأهل ایجاد کند. آیا چنین توافقی صحیح است؟ آیا زن در این شرایط حقوق مالی خود را از دست می دهد؟ این ها سوالاتی هستند که در ادامه با استناد به قوانین و نظرات فقهی به آن ها پاسخ داده خواهد شد تا راهنمایی جامع برای افرادی باشد که با این موضوع حساس روبرو هستند و به دنبال درک عمیق تری از حقوق و تکالیف خود هستند.
مفاهیم پایه و تمایزات کلیدی در بحث مهریه
برای درک صحیح موضوع شرط عدم مهر در نکاح دائم، ابتدا لازم است با برخی مفاهیم اساسی آشنا شویم و تمایزات کلیدی میان آن ها را بشناسیم. این تمایزات، سرنوشت حقوقی زن و مرد را در صورت بروز اختلاف یا انحلال نکاح به کلی دگرگون می سازد.
ماهیت مهریه در نکاح دائم: حقی مستقل و غیرقابل سلب
مهریه در نکاح دائم، هدیه ای نیست که مرد به زن ببخشد، بلکه یک حق مالی است که به محض جاری شدن عقد نکاح، بر ذمه مرد قرار می گیرد. این حق، جنبه مالی مستقلی دارد و از سایر حقوق و تعهدات زوجین متمایز است. حتی اگر در زمان عقد، نامی از مهریه برده نشود یا طرفین توافق بر عدم آن کنند، این حق به کلی از بین نمی رود. اهمیت این موضوع در شرع و قانون به قدری بالاست که تنها در نکاح دائم است که حتی با عدم ذکر مهریه، عقد صحیح است؛ این در حالی است که در نکاح موقت (صیغه)، عدم تعیین مهریه موجب بطلان کل عقد می شود.
عدم تعیین مهر یا تفویض بضع: ازدواجی که در آن مهریه نامعین است
یکی از حالات رایج در موضوع مهریه، زمانی است که در لحظه جاری شدن صیغه عقد نکاح دائم، طرفین (زن و مرد) به هر دلیلی، میزان و نوع مهریه را مشخص نمی کنند و نامی از آن در عقدنامه نمی آورند. به این وضعیت در فقه اسلامی تفویض بضع گفته می شود و به زنی که در چنین شرایطی ازدواج کرده است، مفوضه البضع اطلاق می گردد. شاید این تصور برای برخی پیش بیاید که در این حالت، زن مهریه ای نخواهد داشت. اما باید تاکید کرد که حتی در صورت تفویض بضع، عقد نکاح دائم کاملاً صحیح است و هیچ خدشه ای به آن وارد نمی شود. اما سوال اینجاست که در صورت عدم تعیین مهریه، تکلیف مالی زن چه خواهد شد؟ قانون مدنی ایران، برای این وضعیت راهکارهای مشخصی ارائه داده است که در ادامه به تفصیل به آن ها پرداخته می شود.
شرط عدم مهر: توافقی صریح بر نداشتن مهریه
بر خلاف عدم تعیین مهر که صرفاً سکوت در مورد مهریه است، شرط عدم مهر حالتی است که زن و مرد صراحتاً و با آگاهی کامل، در ضمن عقد نکاح یا به صورت شرط مستقل، توافق می کنند که زن هیچ مهریه ای نداشته باشد. به عنوان مثال، در سند ازدواج عبارت زن هیچ مهریه ای ندارد یا مهریه زن صفر است درج می شود. این شرط، تفاوت اساسی با تفویض بضع دارد؛ زیرا در اینجا عدم مهریه به صورت یک خواست و توافق فعالانه مطرح شده است. سوال اساسی که در اینجا پیش می آید این است که آیا این نوع شرط، به خودی خود معتبر و صحیح است؟ و در صورت بطلان، چه تاثیری بر اصل عقد نکاح دائم می گذارد؟ این موضوع دقیقاً محور اصلی بحث ما در این مقاله است.
با توجه به تفاوت های بنیادین میان این دو مفهوم، درک هر یک از آن ها برای تحلیل آثار حقوقی مربوط به مهریه ضروری است. حال به بررسی دقیق تر هر یک از این حالات و آثار حقوقی ناشی از آن ها می پردازیم.
آثار حقوقی عدم تعیین مهر (تفویض بضع) در قانون مدنی ایران
همانطور که پیش تر اشاره شد، در صورت عدم تعیین مهر (تفویض بضع) در نکاح دائم، عقد صحیح است. اما این به معنای عدم استحقاق زن به مهریه نیست. قانون مدنی ایران، با در نظر گرفتن عدالت و حمایت از حقوق زن، سازوکارهایی را برای این وضعیت پیش بینی کرده است. در این بخش، به بررسی این سازوکارها بر اساس زمان انحلال نکاح (قبل یا بعد از نزدیکی) می پردازیم.
قواعد کلی در صورت عدم ذکر مهر المسمی
قانون مدنی ایران به وضوح تکلیف مهریه را در صورت عدم تعیین آن مشخص کرده است. ماده ۱۰۹۳ قانون مدنی بیان می دارد: هرگاه مهر در عقد ذکر نشده باشد و شوهر قبل از نزدیکی و تعیین مهر، زن خود را طلاق دهد، زن مستحق مهرالمتعه است. همچنین ماده ۱۰۹۴ قانون مدنی نحوه تعیین مهرالمتعه را این گونه شرح می دهد: برای تعیین مهرالمتعه حال مرد از حیث غنا و فقر ملاحظه می شود. این مواد، پایه و اساس تعیین حقوق مالی زن در شرایط تفویض بضع هستند.
انحلال نکاح قبل از نزدیکی: بررسی موارد طلاق، فسخ و فوت
اگر نکاح دائم در حالت تفویض بضع، قبل از وقوع نزدیکی میان زوجین منحل شود، بسته به دلیل انحلال، حکم مهریه متفاوت خواهد بود:
طلاق قبل از نزدیکی: استحقاق زن به مهرالمتعه
در صورتی که مهریه در عقد دائم تعیین نشده باشد و مرد قبل از برقراری رابطه زناشویی (نزدیکی) تصمیم به طلاق همسر خود بگیرد، زن مستحق دریافت مهرالمتعه خواهد بود. مهرالمتعه، نوعی از مهریه است که برای جبران خسارت های روحی و مادی زن در این شرایط خاص در نظر گرفته شده است. این مهریه، بر خلاف مهرالمسمی که مبلغی ثابت و مشخص است، بر اساس وضعیت مالی مرد (از حیث غنا و فقر) و همچنین وضعیت و شرافت زن تعیین می گردد. هدف از مهرالمتعه، حمایت از زنی است که بدون برخورداری از مزایای زندگی مشترک کامل و بدون تعیین مهریه، از همسرش جدا می شود.
مهرالمتعه، حق مالی زنی است که مهریه او در عقد دائم تعیین نشده و قبل از نزدیکی توسط مرد طلاق داده می شود؛ این مهریه با در نظر گرفتن وضعیت مالی مرد تعیین می گردد تا عدالت و حمایت از زن رعایت شود.
فسخ نکاح قبل از نزدیکی: عدم تعلق مهریه با یک استثنا
در صورتی که عقد نکاح دائم (که در آن مهریه تعیین نشده است) قبل از نزدیکی، به دلیل یکی از عیوب قانونی (مانند جنون یا برخی بیماری ها) فسخ شود، زن اصالتاً مستحق دریافت هیچ مهریه ای نخواهد بود. اما یک استثنای مهم وجود دارد: اگر فسخ نکاح به دلیل عنن (ناتوانی جنسی) مرد باشد، در این صورت زن مستحق نصف مهرالمثل خواهد بود. عنن، حالتی است که مرد قادر به برقراری رابطه جنسی نباشد. مرد مبتلا به این عارضه را عنین می نامند. این استثنا نشان دهنده اهمیت برقراری رابطه زناشویی در زندگی مشترک و حمایت از زن در صورت عدم تحقق آن به دلیل ناتوانی مرد است.
فوت یکی از زوجین قبل از نزدیکی: عدم تعلق مهریه
اگر در شرایطی که مهریه در عقد دائم تعیین نشده و نزدیکی نیز صورت نگرفته باشد، یکی از زوجین (زن یا مرد) فوت کند، در این حالت هیچ گونه مهریه ای از قبیل مهرالمتعه یا مهرالمثل به زن یا ورثه او تعلق نمی گیرد. این وضعیت، یکی از معدود مواردی است که زن در نکاح دائم بدون مهریه می ماند.
انحلال نکاح پس از نزدیکی: تعلق مهرالمثل به زن
اگر عقد نکاح دائم در حالت تفویض بضع، پس از وقوع نزدیکی میان زوجین منحل شود، فارغ از اینکه انحلال به واسطه طلاق، فسخ یا فوت یکی از زوجین باشد، زن مستحق دریافت مهرالمثل خواهد بود. مهرالمثل، مهریه ای است که با توجه به شأن و موقعیت زن در جامعه، عرف، تحصیلات، وضعیت خانوادگی، زیبایی و سایر شرایط مشابه او در میان همتایانش تعیین می شود. در واقع، در این حالت، کارشناسان یا دادگاه با ارزیابی جایگاه اجتماعی و خانوادگی زن، مهریه ای را معادل زنانی با خصوصیات مشابه او مشخص می کنند. این تفاوت اصلی مهرالمثل با مهرالمتعه است که در آن، توانایی مالی مرد ملاک قرار می گرفت.
برای روشن تر شدن تفاوت مهرالمتعه و مهرالمثل، جدول زیر ارائه می شود:
ویژگی | مهرالمتعه | مهرالمثل |
---|---|---|
زمان تعیین | قبل از نزدیکی و طلاق | بعد از نزدیکی (در صورت عدم تعیین مهر) |
معیار تعیین | وضعیت مالی مرد (غنا و فقر) | شأن و موقعیت زن، عرف، تحصیلات، ویژگی های فردی |
موجب تعلق | طلاق قبل از نزدیکی و عدم تعیین مهر | نزدیکی و عدم تعیین مهر (طلاق، فسخ، فوت) |
شرط عدم مهر: بررسی حکم بطلان و پیامدهای آن
اکنون به بررسی دقیق تر موضوع اصلی یعنی شرط عدم مهر در نکاح دائم می پردازیم. این حالت که در آن طرفین صراحتاً توافق بر نبود مهریه می کنند، از نظر حقوقی و فقهی احکام خاص خود را دارد که در ادامه به تشریح آن ها خواهیم پرداخت.
مواضع قانون مدنی ایران در خصوص شرط عدم مهر
قانون مدنی ایران، ماده صریحی که به صراحت شرط عدم مهر را صحیح بداند، ندارد. بلکه بر اساس روح کلی قوانین و نظرات حقوقدانان برجسته، همچون دکتر ناصر کاتوزیان، این شرط در عقد دائم باطل تلقی می شود. دلایل حقوقی متعددی برای بطلان این شرط وجود دارد:
- مغایرت با ذات عقد: اگرچه مهریه رکن اصلی صحت عقد نیست، اما جزء مقتضیات و آثار طبیعی عقد نکاح دائم محسوب می شود. شرط عدم مهر، در تعارض با این اقتضای طبیعی است.
- خلاف مقتضای عقد: مهریه به عنوان پشتوانه مالی زن و نشانه ای از احترام به او، از لوازم و نتایج عقد نکاح دائم است. سلب کامل این حق از ابتدا، خلاف این مقتضا تلقی می شود.
- خلاف نظم عمومی: قانونگذار با در نظر گرفتن مصالح اجتماعی و حمایت از حقوق خانواده، به ویژه حقوق مالی زن، مهریه را پیش بینی کرده است. شرط عدم مهر می تواند به سلب حمایت قانونی از زن منجر شود و با نظم عمومی جامعه در تضاد باشد.
اما نکته بسیار مهمی که باید به آن توجه داشت، این است که بطلان این شرط، به صحت اصل عقد نکاح دائم هیچ لطمه ای وارد نمی کند. به این معنا که حتی اگر شرط عدم مهر باطل باشد، ازدواج دائم زن و مرد صحیح و پابرجاست و آثار قانونی خود را خواهد داشت.
دیدگاه فقه اسلامی در مورد شرط عدم مهر
اکثر فقهای امامیه نیز با دیدگاه قانون مدنی ایران هم راستا هستند و شرط عدم مهر در نکاح دائم را باطل می دانند. دلایل فقهی این نظر نیز شباهت هایی به دلایل حقوقی دارد:
- مغایرت با مقتضای شرع: در شرع اسلام، مهریه حق مسلم زن است و از آن به عنوان صداق (راستی و صداقت) یاد می شود. سلب کامل این حق از ابتدا، مغایر با این حکم شرعی است.
- قاعده لزوم مهریه: اگرچه مهریه شرط صحت عقد نیست، اما در بسیاری از روایات و نصوص دینی بر لزوم پرداخت آن و تعلقش به زن تاکید شده است. شرط عدم مهر با این لزوم در تعارض است.
البته در میان فقها، نظرات اقلیتی نیز وجود دارد که ممکن است با استناد به دلایلی خاص، شرط عدم مهر را صحیح بدانند یا حداقل آن را مانع از صحت عقد ندانند، اما نظر مشهور و غالب فقها، بر بطلان این شرط است. همانند قانون مدنی، از نظر فقهی نیز بطلان شرط عدم مهر، موجب بطلان اصل عقد نکاح دائم نمی شود و عقد به قوت خود باقی است.
نتیجه عملی بطلان شرط: استحقاق زن به مهرالمثل یا مهرالمتعه
اگر شرط عدم مهر، چه از نظر حقوقی و چه فقهی، باطل اعلام شود، این سوال پیش می آید که تکلیف مهریه زن چه خواهد شد؟ پاسخ این است که وضعیت زن به حالت عدم تعیین مهر (تفویض بضع) باز می گردد. یعنی:
- اگر قبل از نزدیکی، نکاح با طلاق منحل شود، زن مستحق مهرالمتعه خواهد بود.
- اگر بعد از نزدیکی، نکاح با طلاق، فسخ یا فوت منحل شود، زن مستحق مهرالمثل خواهد بود.
این نتیجه گیری نشان می دهد که حتی با وجود توافق صریح بر نداشتن مهریه، قانون و شرع اجازه نمی دهند که زن در نکاح دائم کاملاً از حق مهریه محروم شود. بطلان شرط تنها به معنای سلب اعتبار از آن توافق اولیه است، اما حق مهریه زن به اشکال دیگر (مهرالمتعه یا مهرالمثل) همچنان پابرجا می ماند و عقد نکاح نیز صحیح باقی می ماند.
نکات تکمیلی و رفع ابهامات رایج
در کنار بررسی های حقوقی و فقهی، آگاهی از نکات تکمیلی و رفع برخی ابهامات رایج می تواند به درک جامع تر موضوع شرط عدم مهر در نکاح دائم کمک شایانی کند. این بخش به توضیح برخی از این موارد اختصاص دارد.
شرایط اساسی صحت مهریه
مهریه، برای اینکه از نظر قانونی معتبر و قابل مطالبه باشد، باید دارای شرایط خاصی باشد. این شرایط به اختصار عبارتند از:
- مالیت داشتن: مهریه باید دارای ارزش مالی باشد؛ یعنی چیزی که بتوان آن را خرید و فروش کرد یا در ازای آن عوضی دریافت کرد. یک مال غیرمادی یا چیزی که از نظر شرعی یا قانونی مال محسوب نمی شود، نمی تواند مهریه قرار گیرد.
- معلوم و معین بودن: مقدار، نوع و اوصاف مهریه باید در زمان عقد به وضوح مشخص و معین باشد تا ابهامی در آینده ایجاد نشود. مثلاً ذکر مقداری پول بدون تعیین مبلغ، مهریه را باطل می کند.
- قابلیت تسلیم: مهریه باید چیزی باشد که مرد بتواند آن را به زن تسلیم کند. مثلاً اگر مهریه چیزی باشد که در اختیار مرد نیست و نمی تواند آن را تهیه کند، باطل است.
- مالکیت زوج: مرد باید مالک مهریه ای باشد که تعیین می کند یا حداقل اختیار قانونی برای تملیک آن را داشته باشد.
در صورت عدم رعایت این شرایط، ممکن است مهریه باطل شود که در این صورت نیز زن مستحق مهرالمثل خواهد بود، مگر اینکه طرفین پس از عقد، مجدداً مهریه ای صحیح تعیین کنند.
تفاوت نکاح دائم و موقت در بحث مهریه
یکی از مهم ترین تفاوت ها میان نکاح دائم و موقت (صیغه) در موضوع مهریه نمود پیدا می کند. در حالی که در نکاح دائم، عدم تعیین مهریه یا حتی شرط عدم مهر، به صحت عقد خللی وارد نمی کند (و در هر حال زن مستحق مهرالمتعه یا مهرالمثل خواهد بود)، در نکاح موقت وضعیت کاملاً متفاوت است. در عقد موقت، تعیین مهریه یکی از ارکان اصلی صحت عقد است و اگر در زمان جاری شدن صیغه موقت، مهریه مشخص و معلوم نشود، کل عقد موقت باطل خواهد بود. این تفاوت، اهمیت جایگاه مهریه در هر یک از این دو نوع ازدواج را به وضوح نشان می دهد.
ازدواج بدون مهریه؛ تصوری که همواره کامل نیست
برخی افراد با شنیدن عبارت ازدواج بدون مهریه تصور می کنند که زن به کلی از هرگونه حق مالی به عنوان مهریه محروم می شود و هیچ گاه نمی تواند در آینده چیزی مطالبه کند. اما همانطور که در بخش های قبل به تفصیل توضیح داده شد، این تصور در مورد نکاح دائم کاملاً صحیح نیست. در واقع، در نکاح دائم، زن هرگز به طور کامل بی مهر نمی ماند، مگر در حالت بسیار خاص فوت یکی از زوجین قبل از نزدیکی و عدم تعیین مهریه. در سایر حالات، یعنی چه در صورت عدم تعیین مهر و چه در صورت شرط عدم مهر (که باطل است)، زن همچنان مستحق مهرالمتعه یا مهرالمثل خواهد بود. این حمایت قانونی و شرعی، نشان دهنده اهمیت و جایگاه مهریه به عنوان یک حق بنیادین برای زن است و تضمین می کند که حقوق مالی او در شرایط انحلال نکاح تا حد ممکن حفظ شود.
اهمیت مشاوره حقوقی تخصصی در مسائل مهریه
همانطور که ملاحظه شد، موضوع مهریه و به ویژه مباحث مربوط به عدم تعیین مهر و شرط عدم مهر در نکاح دائم، دارای پیچیدگی های حقوقی و فقهی فراوانی است. تفسیر مواد قانونی، استناد به نظرات فقهی، و تطبیق آن ها با شرایط خاص هر پرونده، نیازمند دانش و تخصص عمیق حقوقی است. یک تصمیم نادرست یا عدم آگاهی از جزئیات می تواند به تضییع حقوق یکی از طرفین منجر شود و پیامدهای ناگواری برای آینده زندگی آن ها به همراه داشته باشد.
در چنین شرایطی، نقش وکیل متخصص خانواده و مشاور حقوقی بسیار حیاتی است. یک وکیل کارآزموده می تواند:
- حقوق و تکالیف دقیق هر یک از زوجین را در خصوص مهریه، به ویژه در حالات خاص تفویض بضع یا شرط عدم مهر، به درستی تبیین کند.
- با ارائه راهنمایی های صحیح، از بروز مشکلات و اختلافات احتمالی در آینده پیشگیری کند.
- در صورت بروز اختلاف، با استناد به قوانین و رویه قضایی، به احقاق حق موکل خود کمک کند و او را در مسیر پیچیده دادگاه ها یاری رساند.
- به زوجین در تنظیم توافقات صحیح و قانونی در خصوص مهریه، کمک کرده تا از بطلان شروط یا عدم اعتبار آن ها جلوگیری شود.
بنابراین، اکیداً توصیه می شود قبل از هرگونه تصمیم گیری در خصوص تعیین یا عدم تعیین مهریه، یا در صورت مواجهه با هرگونه ابهام یا اختلاف در این زمینه، حتماً با یک وکیل متخصص خانواده مشورت نمایید. این اقدام نه تنها به حفظ حقوق شما کمک می کند، بلکه آرامش خاطر و امنیت حقوقی بیشتری را در زندگی مشترک به ارمغان می آورد.
برای دریافت مشاوره حقوقی تخصصی در زمینه مهریه و مسائل خانواده، می توانید با کارشناسان ما تماس بگیرید و از راهنمایی های ارزشمند وکلای مجرب بهره مند شوید.
نتیجه گیری
شرط عدم مهر در نکاح دائم، از جمله موضوعات حقوقی حساسی است که ابهامات و نگرانی های فراوانی را برای زوجین ایجاد می کند. آنچه در این مقاله به تفصیل بررسی شد، نشان می دهد که تمایز قائل شدن بین عدم تعیین مهر (تفویض بضع) و شرط عدم مهر از اهمیت حیاتی برخوردار است. در هر دو حالت، اصل عقد نکاح دائم کاملاً صحیح و پابرجاست و هیچ خللی به آن وارد نمی شود.
اما نکته کلیدی این است که شرط عدم مهر در نکاح دائم، چه از منظر قانون مدنی و چه از دیدگاه فقه اسلامی (نظر مشهور)، باطل محسوب می شود. این بطلان شرط، به معنای بی مهریه ماندن زن نیست؛ بلکه در صورت بطلان شرط یا عدم تعیین مهر از ابتدا، زن همچنان بسته به زمان انحلال نکاح (قبل یا بعد از نزدیکی) مستحق مهرالمتعه یا مهرالمثل خواهد بود. این سازوکارهای قانونی و شرعی، تضمین کننده حمایت از حقوق مالی زن در زندگی مشترک و پس از انحلال آن است.
در نهایت، به زوجین و تمامی افرادی که قصد ورود به زندگی مشترک را دارند یا با مسائل مربوط به مهریه مواجه هستند، توصیه می شود که با آگاهی کامل از این احکام و درک دقیق تمایزات حقوقی، تصمیم گیری نمایند. پیچیدگی های این حوزه، ضرورت دریافت مشاوره حقوقی تخصصی از وکلای باتجربه را دوچندان می کند تا از بروز مشکلات احتمالی جلوگیری شود و حقوق هر دو طرف به درستی حفظ گردد.
سوالات متداول
آیا می توان در سند ازدواج دائم نوشت زن هیچ مهریه ای ندارد؟ حکم آن چیست؟
بله، از نظر شکلی می توان چنین شرطی را در سند ازدواج درج کرد، اما از نظر حقوقی و فقهی، این شرط (شرط عدم مهر) در نکاح دائم باطل است. بطلان شرط، به معنای بطلان عقد نکاح نیست و عقد همچنان صحیح خواهد بود. اما در صورت بطلان شرط، زن مستحق مهرالمتعه (قبل از نزدیکی و طلاق) یا مهرالمثل (بعد از نزدیکی) خواهد بود.
اگر در عقد دائم مهریه را مشخص نکنیم، عقد باطل می شود؟
خیر، در نکاح دائم، عدم تعیین مهریه (تفویض بضع) موجب بطلان عقد نمی شود و عقد کاملاً صحیح است. در این حالت، زن مستحق مهرالمتعه (قبل از نزدیکی و طلاق) یا مهرالمثل (بعد از نزدیکی) خواهد بود.
تفاوت اصلی مهرالمثل و مهرالمتعه در چیست؟
تفاوت اصلی در معیار تعیین آنهاست. مهرالمتعه برای زنی است که مهریه در عقدش تعیین نشده و قبل از نزدیکی طلاق داده می شود و بر اساس وضعیت مالی مرد (غنا و فقر) تعیین می گردد. مهرالمثل برای زنی است که مهریه در عقدش تعیین نشده و پس از نزدیکی نکاح منحل شده است و بر اساس شأن، موقعیت و خصوصیات زن (مانند تحصیلات، زیبایی، عرف خانوادگی) تعیین می شود.
اگر قبل از نزدیکی، مرد زن را طلاق دهد و مهریه تعیین نشده باشد، آیا زن مهریه می گیرد؟
بله، در این حالت زن مستحق دریافت مهرالمتعه خواهد بود که مبلغ آن بر اساس وضعیت مالی مرد تعیین می شود.
آیا زن می تواند با امضای سندی، مهریه خود را کاملاً ببخشد و ساقط کند؟
بله، زن پس از جاری شدن عقد و مالکیت مهریه، می تواند تمام یا بخشی از مهریه خود را به مرد ببخشد (ابراء دین) یا آن را به مرد هبه (هدیه) کند. در این صورت، حق مطالبه مهریه به میزان بخشش ساقط می شود. این وضعیت با شرط عدم مهر در ابتدای عقد متفاوت است.
در صورت فوت شوهر و عدم تعیین مهریه، زن چگونه می تواند حقوق مالی خود را پیگیری کند؟
اگر مهریه تعیین نشده باشد و فوت شوهر بعد از نزدیکی اتفاق افتاده باشد، زن مستحق مهرالمثل است که می تواند آن را از ورثه شوهر مطالبه کند. اما اگر فوت قبل از نزدیکی باشد و مهریه ای تعیین نشده باشد، هیچ مهریه ای به زن تعلق نمی گیرد.
آیا رضایت زن به نداشتن مهریه، باعث می شود که بعداً نتواند مهریه مطالبه کند؟
خیر، صرف رضایت زن به نداشتن مهریه در زمان عقد به صورت شرط عدم مهر، باعث نمی شود که او به طور کامل از مهریه محروم شود. از آنجا که این شرط باطل است، زن همچنان مستحق مهرالمتعه یا مهرالمثل (بسته به شرایط انحلال نکاح و وقوع نزدیکی) خواهد بود.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "شرط عدم مهر در نکاح دائم: آیا صحیح است؟ بررسی جامع حقوقی" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "شرط عدم مهر در نکاح دائم: آیا صحیح است؟ بررسی جامع حقوقی"، کلیک کنید.