خلاصه کتاب مدیریت دانش عشق ( نویسنده محمد جولایی تهرانی، موسی زمان زاده دربان )

کتاب «مدیریت دانش عشق» اثری از محمد جولایی تهرانی و موسی زمان زاده دربان، رویکردی بی سابقه را به پدیده ی عشق ارائه می دهد. این کتاب به خواننده این امکان را می بخشد تا با نگرشی متفاوت، عشق را نه صرفاً یک احساس مبهم، بلکه یک سیستم قابل مدیریت و مهندسی شده ببیند. گویی در مسیری گام برمی دارد که در آن، مرزهای بین عواطف عمیق انسانی و اصول دقیق مدیریتی محو می شوند. این رویکرد، راهی برای درک چگونگی جمع آوری، سازماندهی و به کارگیری «دانش عشق» در ابعاد مختلف زندگی فردی و سازمانی می گشاید.

اثر پیش رو، خواننده را به سفری دعوت می کند که در آن هم گرایی علوم مختلف به شکلی بدیع و کاربردی به نمایش گذاشته می شود. تصور کنید چگونه می توان ظرافت های احساسی عشق را با دقت و منطق مهندسی در هم آمیخت، و در عین حال، آن را در چارچوب های مدیریتی جای داد. این کتاب نه تنها به سؤال «مدیریت دانش عشق چیست؟» پاسخ می دهد، بلکه با کاوش در اعماق مفاهیم خود، افق های تازه ای را برای درک پویایی روابط انسانی و سازمانی می گشاید. این خلاصه، تلاشی است برای فراهم آوردن یک دید جامع از این اثر منحصربه فرد، تا حتی بدون مطالعه ی کامل کتاب، بتوان به درکی عمیق از محتوا و ارزش های آن دست یافت.

مدیریت دانش عشق: تعریف، رویکرد و مبانی

مفهوم «مدیریت دانش عشق» که توسط محمد جولایی تهرانی و موسی زمان زاده دربان معرفی شده است، در ابتدا ممکن است تناقضی در خود داشته باشد؛ چگونه می توان احساسی چون عشق را، که غالباً غیرمنطقی و غیرقابل پیش بینی پنداشته می شود، با چارچوب های سخت و منظم مدیریت دانش پیوند زد؟ اما نویسندگان با رویکردی نوآورانه، این دو مفهوم را در یکدیگر ادغام کرده اند. آن ها عشق را نه صرفاً یک هیجان لحظه ای، بلکه نوعی «دانش» می بینند که قابلیت جمع آوری، پردازش، ذخیره، انتشار و به کارگیری را داراست. این نگاه، عشق را به یک دارایی نامشهود اما بسیار ارزشمند تبدیل می کند که می تواند در ابعاد مختلف زندگی، از روابط شخصی گرفته تا پویایی های سازمانی، نقشی محوری ایفا کند.

مبانی فکری و فلسفی پشت این مفهوم، ترکیبی از جنبه های علمی و عاطفی است. این کتاب بر این ایده استوار است که عشق، مانند هر پدیده ی پیچیده ی دیگری، دارای مولفه هایی است که قابل شناسایی، تجزیه و تحلیل و حتی مهندسی هستند. به این معنا که می توان الگوها، عوامل مؤثر و نتایج عشق را مورد مطالعه قرار داد و از این شناخت برای بهبود روابط و دستیابی به اثربخشی بیشتر بهره برد. این نگاه، از نظریه های مدیریت دانش وام می گیرد که بر اهمیت مدیریت دارایی های فکری و نامشهود در سازمان ها تأکید دارند. حال، این چارچوب به حوزه ای وارد شده که تا پیش از این، کمتر با نگاهی این چنین منطقی و سیستمی به آن نگریسته شده بود.

در این چارچوب، «دانش عشق» شامل تمام بینش ها، تجربه ها، الگوها و مهارت هایی است که به ایجاد، حفظ و ارتقای روابط مثبت و سازنده منجر می شود. این می تواند شامل درک نیازهای طرف مقابل، نحوه ی بیان احساسات، راه های حل تعارض، و حتی مهندسی فرآیندهای ارتباطی باشد. نقش عشق به عنوان یک دارایی نامشهود در محیط های سازمانی نیز بسیار پررنگ است. فضایی که با عشق و احترام متقابل میان اعضا شکل گرفته باشد، بهره وری بالاتری دارد، خلاقیت را تقویت می کند و تاب آوری تیم ها را در برابر چالش ها افزایش می دهد. این کتاب به خواننده کمک می کند تا نه تنها عشق را درک کند، بلکه آن را به عنوان یک منبع استراتژیک برای رشد و تعالی به کار گیرد.

نویسندگان معتقدند که با تحلیل و شناخت عمیق تر پدیده ی عشق، می توان به سطوحی از اثربخشی دست یافت که پیش از این دست نیافتنی به نظر می رسیدند. این رویکرد، یک پل ارتباطی بین دنیای خشک و منطقی مدیریت و حوزه ی پیچیده و عاطفی روابط انسانی ایجاد می کند. این کتاب در پی آن است که نشان دهد چگونه می توان با به کارگیری اصول مدیریتی، از انرژی پنهان عشق بهره گرفت و آن را به نیرویی قدرتمند برای پیشرفت فردی و جمعی تبدیل کرد. این نگاه، به مخاطب این فرصت را می دهد تا با دیدی جدید به روابط خود نگاه کند و آن ها را با ابزارهای دانشی، بهینه سازد.

مفاهیم کلیدی و آموزه های اصلی کتاب

درون مایه ی اصلی کتاب «مدیریت دانش عشق»، بر این ایده استوار است که عشق را می توان همانند یک سیستم پویا و یک فرآیند قابل تعریف در نظر گرفت. این نگرش، به خواننده اجازه می دهد تا مولفه های پیچیده ی عشق را از هم تفکیک کرده و چگونگی مهندسی و مدیریت آن ها را درک کند. به جای آنکه عشق را یک پدیده ی غیرقابل کنترل و صرفاً احساسی بپنداریم، این کتاب نشان می دهد که می توان با شناخت مولفه های آن، مانند همدلی، ارتباط مؤثر، حل تعارض و ایجاد اعتماد، آن را به شکلی سازنده هدایت کرد. این دیدگاه، ابزارهایی برای تحلیل و بهبود کیفیت روابط، چه در سطح فردی و چه در سطح سازمانی، در اختیار قرار می دهد.

عشق به مثابه یک سیستم و فرایند

تصور کنید که عشق مجموعه ای از ورودی ها، فرآیندها و خروجی ها است. این کتاب به مخاطب کمک می کند تا این فرآیند را درک کند. ورودی ها می توانند شامل توجه، احترام، زمان و انرژی باشند. فرآیندها شامل نحوه ی ارتباط، حل مسائل و به اشتراک گذاری تجربیات هستند. و خروجی ها، همان نتایج ملموس عشق مانند شادی، اعتماد، رشد متقابل و اثربخشی در زندگی هستند. با این نگاه سیستمی، هر فرد می تواند نه تنها عشق را در خود و دیگران پرورش دهد، بلکه موانع و چالش ها را نیز شناسایی و مدیریت کند. این دیدگاه، راه را برای رویکردی مهندسی شده به روابط باز می کند، جایی که می توان با تحلیل دقیق، به نتایج مطلوب تری دست یافت.

ابزارهای بهره گیری از دانش عشق

یکی از ویژگی های برجسته و جذاب این کتاب، استفاده ی هوشمندانه از اشعار، قطعات ادبی و جملات قصار عاشقانه، هم به زبان فارسی و هم به زبان انگلیسی است. این ابزارها، صرفاً تزئینات ادبی نیستند، بلکه نقش کلیدی در انتقال مفاهیم پیچیده و انتزاعی «دانش عشق» ایفا می کنند. نویسندگان از زبان شعر و ادب برای ایجاد یک پل بین منطق و احساس استفاده کرده اند. شعر، با قدرتی که در تحریک عواطف و انتقال معانی عمیق دارد، به خواننده کمک می کند تا مفاهیم مدیریتی و مهندسی را نه تنها با ذهن، بلکه با قلب خود نیز درک کند. این رویکرد، تجربه ی خواندن کتاب را به یک سفر هنری و فکری تبدیل می کند که در آن، هر جمله و هر بیت، لایه ای جدید از معنا را آشکار می سازد.

کتاب «مدیریت دانش عشق» نشان می دهد که چگونه می توان با استفاده از زبان شعر و ادب، مفاهیم عمیق و انتزاعی را به شکلی ملموس و تاثیرگذار به خواننده منتقل کرد.

تأثیر عشق در اثربخشی (Love Knowledge Management)

این کتاب به وضوح نشان می دهد که چگونه «دانش عشق» می تواند منجر به بهره وری و نتایج مثبت در حوزه های مختلف زندگی شود. در روابط فردی، این دانش می تواند به بهبود کیفیت ارتباطات، کاهش سوءتفاهمات و افزایش رضایت متقابل منجر شود. در محیط کار، تیم هایی که اعضایشان با عشق و احترام متقابل با یکدیگر کار می کنند، خلاقیت بیشتری دارند، کارآمدتر هستند و با تعهد بیشتری به اهداف سازمانی دست می یابند. به عنوان مثال، در یک تیم کاری، اگر اعضا به یکدیگر اعتماد داشته باشند و حس همکاری بر پایه علاقه و احترام شکل گیرد، فرآیند حل مسئله سریع تر پیش می رود و نوآوری ها شکوفا می شوند. این امر نه تنها بهره وری را افزایش می دهد، بلکه محیطی شاداب تر و پرانرژی تر ایجاد می کند.

رابطه عشق با هوش هیجانی و مهارت های نرم

«مدیریت دانش عشق» ارتباط تنگاتنگی با مفاهیمی چون هوش هیجانی و مهارت های نرم دارد. هوش هیجانی، که شامل درک و مدیریت احساسات خود و دیگران است، سنگ بنای «دانش عشق» محسوب می شود. زمانی که فرد قادر به شناسایی و کنترل هیجانات خود باشد، و همچنین بتواند احساسات اطرافیان را درک کند، قادر خواهد بود روابطی سالم تر و پایدارتر بسازد. این کتاب به خواننده می آموزد که چگونه با پرورش این مهارت ها، مانند همدلی، ارتباطات قوی و توانایی حل منازعات، می تواند «دانش عشق» را در خود نهادینه کرده و آن را به ابزاری برای موفقیت در ابعاد مختلف زندگی تبدیل کند. این پیوند، نشان می دهد که عشق یک مهارت است و می توان آن را یاد گرفت و توسعه داد.

نگاهی به بخش های برجسته

کتاب «مدیریت دانش عشق» با ساختاری منسجم و منطقی، خواننده را گام به گام با مفاهیم خود آشنا می کند. بخش هایی مانند «دیباچه»، پایه های فکری کتاب را معرفی کرده و خواننده را برای ورود به جهان جدیدی از تفکر آماده می سازند. سپس، بخش اصلی با عنوان «مدیریت دانش عشق» به تفصیل به تعریف، مبانی و رویکردهای عملی این مفهوم می پردازد. این بخش ها، نه تنها توضیحات نظری را ارائه می دهند، بلکه با مثال ها و نقل قول ها، مفاهیم را برای خواننده ملموس تر می سازند. با وجود حجم مختصر کتاب، هر بخش با دقت انتخاب شده و اطلاعات کلیدی را در خود جای داده است، تا خواننده بتواند با صرف کمترین زمان، بیشترین بهره را از آن ببرد.

چرا باید این کتاب را خواند؟ ارزش ها و کاربردهای عملی

خواندن کتاب «مدیریت دانش عشق» برای هر کسی که به دنبال درک عمیق تر از پدیده ی عشق و روابط انسانی است، تجربه ای ارزشمند خواهد بود. این کتاب دیدگاهی نوآورانه و منحصر به فرد را ارائه می دهد که فراتر از تعاریف سنتی عشق می رود و آن را به عنوان یک منبع قابل مدیریت معرفی می کند. این نگاه جدید، به خواننده کمک می کند تا از قالب های فکری رایج خارج شده و با چشمان بازتری به پویایی های عاطفی و اجتماعی پیرامون خود بنگرد. در دنیایی که روابط انسانی نقش حیاتی در موفقیت فردی و سازمانی ایفا می کنند، درک این رویکرد می تواند بسیار سودمند باشد.

یکی از مهمترین ارزش های این کتاب، کمک به توسعه مهارت های فردی و سازمانی از طریق درک عمیق تر روابط است. با مطالعه ی این اثر، خواننده می آموزد که چگونه می تواند عشق را به عنوان یک مهارت آموختنی و قابل پرورش ببیند. این امر به افراد امکان می دهد تا ارتباطات خود را بهبود بخشند، تعارضات را به شکل سازنده تری مدیریت کنند، و در نهایت به روابطی پایدارتر و رضایت بخش تر دست یابند. در بستر سازمانی نیز، این دیدگاه می تواند به تقویت فرهنگ سازمانی، افزایش همکاری تیمی و ایجاد محیطی پر از اعتماد و احترام منجر شود، که همگی به بهره وری و موفقیت بلندمدت سازمان کمک می کنند.

کتاب «مدیریت دانش عشق» به زیبایی پلی میان دنیای احساسات و منطق مدیریت ایجاد می کند. این تلفیق نوآورانه، به خواننده این امکان را می دهد که از هر دو نیمکره ی مغز خود برای درک و به کارگیری عشق بهره ببرد. دیگر لازم نیست بین عواطف و منطق یکی را انتخاب کرد؛ بلکه می توان از قدرت تحلیل و برنامه ریزی برای بهبود و تقویت جنبه های عاطفی زندگی استفاده نمود. این رویکرد نه تنها هوش هیجانی را افزایش می دهد، بلکه توانایی افراد را در مدیریت پیچیدگی های روابط تقویت می کند.

کاربردهای عملی این کتاب بسیار گسترده است. در زندگی شخصی، می تواند به افراد کمک کند تا روابط عاطفی، خانوادگی و دوستانه خود را غنی تر سازند و به درک بهتری از نیازها و انتظارات متقابل دست یابند. در روابط عاطفی، با شناخت فرآیندهای عشق، می توان از سوءتفاهمات کاست و به استحکام پیوندها افزود. در محیط کار نیز، مدیران و کارمندان می توانند با بهره گیری از این دانش، محیطی مملو از همدلی و همکاری ایجاد کنند که نهایتاً به افزایش اثربخشی و رضایت شغلی منجر شود. این کتاب، در واقع، یک راهنمای عملی برای پرورش و مدیریت یکی از قدرتمندترین نیروهای جهان هستی است.

سبک نگارش و ویژگی های ساختاری کتاب

سبک نگارش کتاب «مدیریت دانش عشق» یکی از نقاط قوت و وجه تمایز اصلی آن است. نویسندگان با رویکردی تلفیقی، توانسته اند یک متن علمی-ادبی خلق کنند که هم اطلاعات عمیق و کاربردی را در خود جای داده و هم از زیبایی های زبانی بهره می برد. این اثر از رویکرد دو زبانه (فارسی و انگلیسی) در ارائه نقل قول ها، اشعار و جملات قصار بهره می برد که نه تنها به غنای محتوایی کتاب می افزاید، بلکه برای مخاطبانی که به دنبال تقویت زبان انگلیسی خود در کنار مفاهیم عمیق هستند، بسیار مفید است. این ویژگی، کتاب را به یک منبع آموزشی دوگانه تبدیل می کند.

استفاده از متن های ادبی، اشعار و جملات قصار، یک انتخاب هوشمندانه برای انتقال مفاهیم پیچیده ی مدیریت دانش و عشق است. در بسیاری از کتاب های علمی، مخاطب ممکن است با خشکی متن مواجه شود؛ اما در این کتاب، زبان ادبی به عنوان یک ابزار قدرتمند برای ملموس کردن ایده ها و ایجاد ارتباط عمیق تر با خواننده به کار رفته است. لحن و بیان نویسندگان، ترکیبی از علمی، ادبی و انگیزشی است. آن ها با لحنی صمیمی اما دقیق، به تشریح مفاهیم می پردازند و در عین حال، خواننده را به تفکر و تأمل درباره ی روابط خود تشویق می کنند.

یکی دیگر از ویژگی های ساختاری این کتاب، مختصر و مفید بودن آن است. با توجه به اینکه نسخه ی الکترونیک کتاب تنها حدود 33 صفحه دارد، می توان حدس زد که نویسندگان تلاش کرده اند تا با کمترین کلمات، بیشترین مفهوم را منتقل کنند. این فشردگی و ایجاز، به خواننده اجازه می دهد تا در مدت زمان کوتاهی به درکی جامع و عمیق از ایده های اصلی کتاب دست یابد. این رویکرد، برای خوانندگانی که زمان محدودی دارند اما به دنبال محتوای پربار و کاربردی هستند، بسیار ایده آل است. گویی هر کلمه و هر جمله با دقت انتخاب شده تا اثری ماندگار و تأثیرگذار بر ذهن و قلب مخاطب بگذارد.

معرفی نویسندگان: محمد جولایی تهرانی و موسی زمان زاده دربان

کتاب «مدیریت دانش عشق» حاصل تلاش مشترک دو نویسنده با تخصص های متفاوت است که هر یک از زاویه ی دید خود به غنای این اثر افزوده اند. محمد جولایی تهرانی و موسی زمان زاده دربان، نام هایی آشنا در حوزه ی تألیف و پژوهش در ایران هستند و هر کدام سهم مهمی در ادبیات علمی و خودیاری کشور داشته اند. تخصص و سابقه ی آن ها، به این کتاب اعتبار و عمق می بخشد و نشان می دهد که نگاه آن ها به عشق، ریشه در مطالعات گسترده و عمیق دارد.

محمد جولایی تهرانی، با سوابق خود در زمینه هایی که به مدیریت، نوآوری و توسعه مربوط می شود، توانسته است دیدگاهی ساختاریافته و تحلیلی را به پدیده ی عشق وارد کند. این تخصص به او کمک کرده تا بتواند عشق را در چارچوب های سیستماتیک و مهندسی شده تحلیل کند و جنبه های قابل مدیریت آن را برجسته سازد. از جمله تألیفات دیگر وی می توان به کتاب هایی چون «اثربخشی عشق»، «آینده پژوهی عشق»، «تعالی عشق»، «بهره وری عشق»، «چشم انداز عشق» و «حل مساله عشق» اشاره کرد که همگی نشان دهنده ی تمرکز او بر ابعاد مختلف این پدیده ی انسانی و چگونگی به کارگیری آن در جهت تعالی است.

موسی زمان زاده دربان نیز به عنوان یکی از نویسندگان این اثر، با تخصص های مرتبط خود، نقش مکملی را ایفا کرده است. او نیز در کنار محمد جولایی تهرانی، در تألیف آثاری چون «اثربخشی عشق»، «آینده پژوهی عشق» و «تعالی عشق» مشارکت داشته است. همچنین، کتاب هایی مانند «با این کتاب بازار را قبضه کنید!»، «مدیریت زمان» و «هوشمندانه بیندیشیم تا هوشمندانه عمل کنیم» نشان می دهد که او نیز در حوزه های توسعه ی فردی و سازمانی فعالیت های گسترده ای داشته است. این ترکیب از تخصص ها، به کتاب «مدیریت دانش عشق» یک رویکرد جامع و بین رشته ای بخشیده است که آن را از سایر آثار موجود در این حوزه متمایز می کند.

انتشارات شکیب نیز به عنوان ناشر این اثر، نقش مهمی در معرفی این دیدگاه نوآورانه به جامعه ی فکری ایران ایفا کرده است. این همکاری مشترک میان نویسندگان و ناشر، به تولید اثری منجر شده که نه تنها به دانش مدیریت و مهندسی می پردازد، بلکه به عمق احساسات انسانی نیز ورود می کند و پلی میان این دو دنیای به ظاهر متفاوت ایجاد می کند. این آثار، جایگاه ویژه ای در ادبیات مدیریت و خودیاری ایران پیدا کرده اند و به مخاطبان کمک می کنند تا با نگاهی تازه به ابعاد زندگی خود بنگرند.

مقایسه و تمایز: مدیریت دانش عشق در مقابل سایر کتب

کتاب «مدیریت دانش عشق» در میان انبوهی از آثار منتشر شده در حوزه های مدیریت، دانش و روابط انسانی، جایگاهی منحصر به فرد دارد. این تمایز نه تنها از عنوان خاص و کنجکاوی برانگیز آن نشأت می گیرد، بلکه ریشه در رویکرد هسته ای و ترکیب بی سابقه ی مفاهیم آن دارد. در حالی که بسیاری از کتاب ها به یکی از این حوزه ها (مانند مدیریت دانش، هوش هیجانی، یا روانشناسی عشق) به صورت مجزا می پردازند، «مدیریت دانش عشق» یک چارچوب همگرا ارائه می دهد که این مفاهیم را به شکلی ارگانیک در هم می آمیزد.

نقطه ی قوت اصلی این کتاب، نگاه نوآورانه اش به «عشق» است؛ این کتاب عشق را نه صرفاً یک احساس مبهم یا تجربیه ی شخصی محض، بلکه به عنوان یک دارایی دانشی قابل مدیریت و توسعه در نظر می گیرد. کمتر کتابی را می توان یافت که به این صراحت و با چنین جزئیاتی به مهندسی و مدیریت مولفه های عاطفی بپردازد و آن را در قالب یک سیستم دانش محور ارائه دهد. این امر، کتاب را از آثار صرفاً انگیزشی یا روانشناختی متمایز می کند که غالباً بر توصیف پدیده ی عشق تمرکز دارند، نه بر چگونگی مدیریت و به کارگیری آگاهانه ی آن.

همچنین، استفاده از ابزارهای ادبی و دو زبانه (فارسی و انگلیسی) در کنار رویکرد علمی، این کتاب را از بسیاری از متون تخصصی یا عمومی جدا می سازد. ترکیب شعر، جملات قصار و تحلیل مدیریتی، تجربه ی خواندن را به یک فعالیت عمیق و چندبعدی تبدیل می کند. این رویکرد، در سایر کتب مدیریت دانش که عموماً بر جنبه های فنی و سازمانی متمرکز هستند، کمتر دیده می شود. از سوی دیگر، در مقایسه با کتاب های مربوط به عشق و روابط که اغلب بر جنبه های روانشناختی یا ادبی متمرکز هستند، «مدیریت دانش عشق» یک چارچوب عملی و ساختاریافته برای برخورد با پدیده ی عشق ارائه می دهد.

این کتاب به نوعی یک خلأ در ادبیات موجود را پر می کند و به خوانندگانی که به دنبال درک عمیق تر و کاربردی تر از روابط انسانی هستند، دیدگاهی تازه می بخشد. «مدیریت دانش عشق» از این رو یک اثر یگانه است که مخاطب را وادار به تفکر خارج از چارچوب های مرسوم می کند و ابزارهایی برای مدیریت کارآمدترین دارایی های نامشهود زندگی یعنی روابط مبتنی بر عشق و احترام، ارائه می دهد.

کتاب «مدیریت دانش عشق» یک رویکرد یگانه در ترکیب دانش مدیریت و مهندسی با ماهیت عمیق احساسات انسانی است، که آن را از سایر آثار متمایز می سازد.

نتیجه گیری و پیشنهاد نهایی

کتاب «مدیریت دانش عشق» اثری است که با رویکردی جسورانه و نوآورانه، به قلب یکی از پیچیده ترین و در عین حال قدرتمندترین نیروهای انسانی، یعنی عشق، ورود می کند. این کتاب به خواننده نشان می دهد که چگونه می توان با نگاهی سیستمی و مدیریتی، نه تنها به درکی عمیق تر از عشق دست یافت، بلکه آن را به یک منبع قابل بهره برداری برای رشد و اثربخشی در زندگی فردی و سازمانی تبدیل کرد. نویسندگان محمد جولایی تهرانی و موسی زمان زاده دربان، با تلفیق دانش مدیریت، مهندسی و ادبیات، اثری خلق کرده اند که می تواند افق های جدیدی را در برابر دیدگان خواننده بگشاید.

این اثر به ویژه برای دانشجویان، پژوهشگران و متخصصان حوزه ی مدیریت دانش که به دنبال رویکردهای غیرمتعارف و انسانی تر هستند، و همچنین برای هر فردی که می خواهد روابط خود را در ابعاد مختلف زندگی بهبود بخشد، بسیار مفید خواهد بود. همچنین، علاقه مندان به کتاب های خودیاری و توسعه فردی که از تکرار مطالب کلیشه ای خسته شده اند و به دنبال ایده های نوآورانه و کاربردی می گردند، از مطالعه ی این خلاصه و سپس خود کتاب بهره ی فراوانی خواهند برد. پیشنهاد می شود این خلاصه را با دوستان و همکارانی که ممکن است به این دیدگاه منحصر به فرد علاقه مند باشند، به اشتراک بگذارید تا آن ها نیز بتوانند این سفر فکری را آغاز کنند.

«مدیریت دانش عشق» تنها یک کتاب نیست، بلکه دریچه ای است به سوی درکی عمیق تر و کاربردی تر از پویایی های عشق و روابط انسانی در هر ابعادی.