آداب و رسوم و فرهنگ بوشهر: راهنمای جامع

سایر آداب و سنن در فرهنگ مردم بوشهر

بوشهر، نگین درخشان خلیج فارس، سرزمینی است با تاریخ و فرهنگی غنی که تنها به مراسم مذهبی و ملی محدود نمی شود. آداب و سنن بومی این دیار، تار و پود زندگی مردمش را شکل داده و روایت گر هزاران سال همزیستی با دریا و طبیعت است. فراتر از آیین های مذهبی و ملی، مجموعه ای از مراسم محلی، باورهای کهن و جلوه های زندگی روزمره در بوشهر وجود دارد که هویت منحصربه فرد این منطقه را می سازند. این آداب و سنن، از گره گشایی های کودکانه تا بزم های پرشور عروسی و آیین های باران خواهی، هر یک داستانی از دل مردم بوشهر را روایت می کنند.

آداب و رسوم و فرهنگ بوشهر: راهنمای جامع

همان طور که در شهرهای مختلف ایران، هر دیار ریشه های فرهنگی عمیق خود را در گذر زمان حفظ کرده است، بوشهر نیز با گذشته ای درخشان و موقعیتی استراتژیک در کنار خلیج فارس، میزبان فرهنگ و سننی است که گاه ریشه های باستانی دارند و گاه از تعاملات دریانوردی و بازرگانی با تمدن های دوردست به این سرزمین رسیده اند. این مقاله تلاشی است برای گشودن دریچه ای به سوی این دنیای ناشناخته و جذاب، جایی که هر رسم و آیین، قصه ای از زندگی، امید و اعتقادات مردم این سرزمین را در خود نهفته دارد.

آداب و رسوم مرتبط با چرخه زندگی: از تولد تا ازدواج

زندگی در بوشهر، از لحظه تولد تا رسیدن به سن پیوند زناشویی، با آیین ها و رسومی گره خورده است که هر یک مرحله ای از رشد و تحول فرد را جشن می گیرند یا برای آن برکت و شفا می طلبند. این مراسم، نه تنها جنبه های شخصی دارند، بلکه نمادی از همبستگی خانواده و جامعه در گذر از مراحل مختلف زندگی هستند.

آیین های کودکی و نوجوانی: شور و امید در گلی گوشو و نان پوشی

دنیای کودکان بوشهر با بازی ها و آیین هایی همراه است که روحیه جمعی و باورهای معنوی را از سنین پایین در آن ها نهادینه می کند. دو نمونه از این آیین های شیرین، <،strong>مراسم گلی گوشو (گره گشا) و <،strong>نان پوشی هستند.

مراسم گلی گوشو (گره گشا)

مراسم گلی گوشو، یا همان «گره گشا»، یکی از زیباترین و دلنشین ترین آیین های سنتی بوشهر است که در شب پانزدهم ماه مبارک رمضان، همزمان با میلاد امام حسن مجتبی (ع)، برگزار می شود. این شب برای کودکان بوشهری، شب شور و هیجان و گره گشایی از آرزوهاست.

کودکان خردسال، پس از غروب آفتاب و افطار، با کیسه های کوچک پارچه ای که بر گردن آویخته اند، در کوچه پس کوچه های محله به راه می افتند. گویی نسیمی از شادی در کوچه ها وزیدن می گیرد و صدای آهنگین و کودکانه آن ها، خبر از آمدنشان می دهد. با لحنی خاص و هم صدا می خوانند: «گلی گوشو… سرت بوشو…» این ترانه دلنشین را بارها تکرار می کنند و به درِ خانه ها می کوبند.

خانم ها و مادران خانواده که از روزها قبل خود را آماده کرده اند، دانه های گندم را در آب خیس کرده و در عصر روز چهاردهم رمضان آن را بو داده اند تا برای هدیه دادن به کودکان آماده باشد. وقتی کودکان با دستانی پر از گندم بو داده از خانه ای خارج می شوند، با خوشحالی فریاد می زنند: «خونه گچی… پُر همه چی…» این ترانه، دعایی است برای برکت آن خانه و اهالی اش.

اما اگر از خانه ای چیزی به آن ها داده نشود، لحنشان کمی گله آمیز اما همچنان بازیگوشانه و خنده دار می شود: «خونه گدا… هیچش ندا…» یا «خونه گدا… خیرش ندا…» این اشعار، نه تنها دلخوری ایجاد نمی کند، بلکه نمادی از سادگی و صمیمیت میان مردم است و خاطره ای شیرین در ذهن کودکان و بزرگسالان باقی می گذارد.

مراسم گلی گوشو فراتر از یک بازی کودکانه است؛ این آیین نمادی از همبستگی اجتماعی، بخشش و آموزش ارزش های نیکوکاری به کودکان است. کودکان در این مراسم تجربه می کنند که چگونه با مشارکت و همخوانی، شادی و برکت را به خانه ها بیاورند و حس مسئولیت پذیری اجتماعی را در خود تقویت کنند.

نان پوشی (نون پوشی)

آیین نان پوشی نذری ساده اما عمیقاً معنوی است که در فرهنگ مردم بوشهر برای شفای کودکان بیمار یا نوجوانانی که با ضعف و کسالت دست و پنجه نرم می کنند، برگزار می شود. این مراسم معمولاً در فضایی آرام و روحانی در مسجد یا قدمگاه های محلی، به دور از چشم مردان و با حضور زنان و دختران خردسال انجام می گیرد.

در این مراسم، کودک یا نوجوان بیمار را به آرامی و با احترام در گوشه ای از مکان مقدس، به حالت طاق باز می خوابانند. سپس با دقت و نیت پاک، تمام بدن او را، از سر تا پا، با تکه های نان تازه می پوشانند. این عمل برای لحظه ای کوتاه صورت می گیرد و همراه با ذکر صلوات بر حضرت محمد (ص) و خاندان پاکش است. گویی هر دانه نان، دعایی است برای سلامتی و هر صلوات، نیروی شفا را به کودک منتقل می کند.

پس از اتمام نان پوشی، نان ها را به تکه های کوچک تقسیم کرده و در هر لقمه، کمی مسقطی یا حلوای نذری قرار می دهند. این لقمه ها سپس با نیت شفا و برکت، بین حاضران در مراسم توزیع می شود. در گذشته، این نذر بیشتر توسط خانواده های متمول انجام می شد، زیرا تهیه نان و حلوا برای افراد کم بضاعت دشواری هایی به همراه داشت؛ اما باور به اثربخشی و خیر و برکت این آیین، در تمامی اقشار جامعه بوشهر وجود داشت و دارد.

نان پوشی نمادی از ایمان و توکل به خداوند برای شفای بیماران است. این آیین نشان دهنده پیوند عمیق مردم بوشهر با سنت های مذهبی و اعتقاد آن ها به نیروی دعا و نذر برای رفع گرفتاری هاست. در این مراسم، حس همدلی و حمایت از خانواده هایی که کودکی بیمار دارند، به زیبایی به نمایش گذاشته می شود و نشان از روحیه ای جمعی در مواجهه با مشکلات دارد.

بزم عروسی (عیش بوشهری): آیین های پرشور پیوند زناشویی

مراسم ازدواج در بوشهر، خود مجموعه ای از آیین های پرشور و رنگارنگ است که در طول دو شبانه روز با شادی و پایکوبی فراوان برگزار می شود. این «عیش» بوشهری، نمایشی از پیوندهای اجتماعی، عشق و امید به زندگی مشترک است.

خواستگاری و مراحل اولیه

گذشته ها رسم بر این بود که ازدواج بیشتر درون فامیلی و با صلاحدید بزرگترها انجام می شد، اما امروز، جوانان بوشهری نیز مانند دیگر نقاط ایران، ابتدا خود شریک زندگی شان را انتخاب می کنند و سپس خانواده ها برای خواستگاری قدم پیش می گذارند. اگر پاسخ خانواده عروس مثبت باشد، مراحل بعدی با نقش آفرینی ریش سفیدان هر دو خانواده آغاز می شود؛ تعیین مهریه، شیربها و دیگر شروط زندگی مشترک با احترام و گفت وگو صورت می گیرد.

  • مراسم رخت برون: خانواده داماد برای نشانه گذاری این پیوند مبارک، لباسی زیبا، ساعتی نفیس و حلقه ای به خانه عروس می برند. این هدایا که با پارچه ای از جنس حریر سبز آراسته شده اند، نمادی از خوش یمنی و سرسبزی زندگی آینده است.
  • مراسم تشریف: در برخی مناطق مانند بندر دیلم، لباس های داماد نیز توسط خانواده عروس به خانه داماد برده می شود که به این آیین «تشریف» می گویند. این رسم، شروعی برای مشارکت و همدلی دو خانواده است.

مراسم حنابندان

یک روز پیش از عروسی، بوشهر غرق در جشن و پایکوبی حنابندان می شود. این شب، شبی پر از سور و سات، رقص و شادی است که تا سحرگاه ادامه می یابد. صبح همان روز، زنان بوشهری با مهارت و عشق، حلواهای محلی خوش طعمی چون حلوای برنج و حلوای انگشت پیچ را تهیه می کنند و آن ها را با نان گرده (نان محلی کنجدی) بین همسایگان و فامیل توزیع می کنند. سینی های بزرگ حلوا بر سر برده می شود و خانه به خانه پخش می شود تا همه در این شادی سهیم باشند.

در همین حین، سلمانی محل دست و پای داماد را حنا می گیرد و با پارچه ای سبز از جنس حریر می بندد. همزمان در خانه عروس نیز، آرایشگر زن دستان و پاهای عروس را با نقش های زیبا حنا می بندد. در این لحظات شیرین، شعرهای دلنشینی زمزمه می شود، از جمله: «عروس حنا می بنده، طوق طلا می بنده، اگر حنا نباشه، دل به خدا می بنده.» این شعر، بیانگر آرزوی خوشبختی و مهر برای زوج جوان است.

روز عروسی و حواشی آن

روز عروسی، نقطه ی اوج این جشن هاست. خانه ها با هلهله و شادی برای استقبال از عروس و داماد آماده می شوند و بوشهر، آماده ی دیدن یکی از زیباترین جلوه های فرهنگ خود است.

  • طلبون: در گذشته، دایه یا دلاک وظیفه دعوت مهمانان را بر عهده داشتند، اما امروز خانواده ها این کار را با شیوه ای زیباتر انجام می دهند. در بوشهر، به مراسم دعوت اقوام و همسایگان برای عروسی، «طلبون» می گویند. فرد دعوت کننده، ظرف هایی مخصوص حاوی گلبرگ گل محمدی و نقل و نبات (یا شیرینی) که با پارچه ای حریر سبز پوشانده شده است، به درِ خانه ها می برد. مهمانان نیز با برداشتن چند نقل و گلبرگ و دعای خیر، حضور خود را اعلام می کنند. خوردن «نقل طلبون» توسط جوانان دم بخت، برای طلب حاجت و خوشبختی رایج است.
  • سرتراشون داماد: داماد پس از حمام و پوشیدن لباس نو، در حجله ای که در حیاط خانه برایش آراسته اند، می نشیند. مردم با شادی و نوای دلنشین نی انبان به رقص و پایکوبی مشغول می شوند. سلمانی موی سر و صورت داماد را اصلاح می کند و مهمانان نیز نقل و نبات، پول و شیرینی بر سر او می ریزند. این رسم، که به «سرتراشون» معروف است، همراه با دعا و صلوات برای خوشبختی داماد انجام می شود.
  • دومارویی: در روستاهای همجوار دریا یا رودخانه، رسم «دومارویی» هنوز زنده است. بعد از ظهر روز عروسی، داماد را سوار بر اسب کرده و با شور و شادی به کنار آب می برند تا حمام کند. این آیین، تصویری زیبا و سنتی از آمادگی داماد برای شروع زندگی مشترک است.
  • پا اندازون: هنگام ورود عروس به خانه داماد، رسم «پا اندازون» اجرا می شود. در گذشته عروس تا زمانی که هدیه ای از داماد نمی گرفت از اسب پیاده نمی شد، و امروز نیز تا هدیه ای (معمولاً زمین، گوسفند، نخل یا قالی) دریافت نکند، از ماشین پیاده نمی شود. این هدیه، نمادی از بخشش و استقبال گرم داماد و خانواده اش از عروس است.

شب عروسی و موسیقی: نی انبان، خیام خوانی و یزله

شب عروسی بوشهری، شبی فراموش نشدنی است که موسیقی در آن نقش محوری دارد. بدون <،strong>نی انبان زن و <،strong>تنبک زن، مجلس عیش گرمی چندانی نمی یابد. نی انبان با آهنگ های خاص خود، از «آ شیخ مرخصم بکن» هنگام عقد تا «لاحول الله» پس از آن، و سپس «چل چل باد شمال» و «رباب رباب ربابن»، فضای مجلس را پر از شور و نشاط می کند.

یکی از رقص های مخصوص این شب، «شِکی» است که آهنگ آن رقص و پایکوبی توامان را به دنبال دارد و افراد حاضر را به سماعی از سر شادی وامی دارد.

در مجالس عروسی بوشهر، گاهی اوقات نوازنده نی انبان خود پیشتاز میدان بزم می شود و با نواختن آهنگی مخصوص به نام «شِکی»، حاضران را به نوعی سماع و پایکوبی گروهی یا فردی دعوت می کند که نشان دهنده شور و هیجان بی بدیل این آیین هاست.

خیام خوانی نیز جایگاه ویژه ای در این شب ها دارد. خواندن رباعیات پرمحتوای خیام یا اشعاری با مضامین مشابه، گاه با همنوایی نی، محفل را گرمایی دیگر می بخشد. این اشعار، نگاهی فلسفی و گاه طنزآمیز به زندگی دارند، اما در بزم شادی، با لحنی دلنشین و شورآفرین خوانده می شوند. از جمله اشعار معروف:

«در کنج خرابات کسی پیر نشد
وز مردن آدمی، زمین سیر نشد
گفتم که به پیری رسم و توبه کنم
بسیار جوان مرد و یکی پیر نشد»

«آن قصر که بهرام در او جای گرفت
آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت
بهرام که گور می گرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت»

«سیصد گل سرخ به گلشن نصرانی
ما را ز سر بریده می ترسانی
گر ما ز سر بریده می ترسیدیم
در مجلس عاشقان نمی رقصیدیم»

یزله و یزله گری (هوسه) نیز از سنت های دیرینه موسیقی بوشهر است. یزله نوعی رقص و پایکوبی گروهی با همخوانی و کف زنی هماهنگ است. یک «یزله گر» اشعاری را می خواند و بقیه با کف زدن و تکرار بند اول، او را همراهی می کنند. یزله گر معمولاً با «هَلَ الیوس هلِ یوسا…» آغاز می کند و سپس مضامین مختلفی را مطرح می سازد:

«جهاز اومد نفع دزا…»

«دیگه نمیشم به کهله…»

«دینا دینا دینا _ کاسه لیسو(ن)
تغاری بشکنه ماساش بریزه…
و مشکی بدره اواش بریزه
و جهان گشته به کام کاسه لیسون…»

سرور در عروسی ها نیز رسم دیگری است که زنان فامیل با خواندن مرثیه های شاد و «کل» زدن (نوعی هلهله با زبان)، مجلس را پرشورتر می کنند. این سرورها بیشتر مضامین مربوط به حجله دامادی، زیبایی عروس و آرزوهای نیک برای زوج جوان را در بر می گیرند.

«اومدیم گل ببریم و گل سفید پنبه را
مونس دل ننش این شب چراغ حجله را»

«رود جونیم، یکی یک دونه، صاحب صدخونه بی
شب به کوچه عاشقان و، روز به مکتب خونه بی
هرچه دارم سی تو دارم تو عزیز خونه می
قد و بالات گل بریزم گوهر یک دونه می»

آیین سه شبه، سومین شب پس از عروسی است که اقوام عروس و داماد برای دید و بازدید و اهدای هدایا به منزل زوج جوان می آیند. پذیرایی با آجیل و شربت، این شب صمیمی را تکمیل می کند.

باورها و آیین های کهن و عامیانه بوشهری

در کنار جشن ها و مراسم شادمانی، فرهنگ مردم بوشهر آکنده از باورهای کهن و آیین های عامیانه است که ریشه در نیازها، ترس ها و امیدهای دیرین انسان دارد. این باورها، از طلب باران در خشکسالی گرفته تا شفاخواهی و دفع بلا، بخشی جدایی ناپذیر از زندگی این مردمان بوده است.

مراسم باران خواهی: ندای طبیعت در گل گلین و تک تکو

در سرزمینی که آب مایه حیات است و باران گویی قطره قطره زندگی را به ارمغان می آورد، مراسم باران خواهی از کهن ترین و پرشورترین آیین های بوشهر به شمار می رود. این مراسم ریشه های عمیقی در فرهنگ باستانی ایران دارد و در هنگام خشکسالی، مردم با تمام وجود به سوی آسمان دست نیاز بلند می کنند.

گل گلین و تک تکو

آیین <،strong>گل گلین و <،strong>تک تکو از جمله مراسم های باران خواهی در بوشهر است. مردم در کوچه ها جمع می شوند و فردی را به نام «گلی» با گریم و لباس های خاص و مضحک درمی آورند و شاخی بر سرش می گذارند. گلی در کوچه ها راه می رود و مردم بر او آب می پاشند، گویی با این کار ابرها را به گریستن و باریدن ترغیب می کنند. او به در خانه ها می رود و هدیه طلب می کند. از هدایای جمع آوری شده، حلیم نذری می پزند و یک ریگ یا دانه مهره در آن می اندازند. حلیم را بین حاضران پخش می کنند و اگر ریگ در ظرف کسی باشد، او را به شوخی کتک می زنند.

در این لحظه، یک سید یا ریش سفید محل ضامن آن شخص می شود و با گفتن «من ضامن این شخص هستم و تا چند روز دیگر باران می آید. اگر باران نیامد دوباره او را بزنید»، او را از «کتک» نجات می دهد. سپس گلی و جمعیت به سوی امامزاده محل می روند و در مسیر، نام امامزاده را صدا می زنند و با اشعاری دعاگونه از خداوند طلب باران می کنند:

«مشکولکم خُشکنِ خدا اَویش بده» (مشک کوله من خشکیده است. خداوندا آن را پر آب کن)

«قبله دعا رفتیم سی او خدا رفتیم»

این مراسم که در فصلی خاص (از دهه دوم آذرماه به بعد) برگزار می شود، نمادی از امید، ایمان و اتحاد مردم در مواجهه با چالش های طبیعت است.

روش های درمانی سنتی و باورهای محلی: از مهره تا عزایم نشینی

در گذشته و حتی امروز، باورهای محلی و روش های درمانی سنتی نقش مهمی در زندگی مردم بوشهر ایفا می کردند. این باورها، ترکیبی از عناصر مذهبی، خرافی و تجربیات بومی هستند.

معالجه بیماران (با مهره)

مردم بوشهر برای درمان برخی بیماری های خاص مانند دیوانگی، صرع، نازایی و امراض دیگر، به حرز، تعویذ و دعا متوسل می شوند. آن ها بر این باورند که اوراد و ادعیه خاص می تواند شفابخش باشد. علاوه بر این، استفاده از مهره های خاص نیز برای مداوای تب، یرقان، بیماری های پوستی و حتی عقرب زدگی رایج است. مهره هایی مانند <،strong>تمیمه، <،strong>تب و <،strong>ازرق (کبود) به گردن بیمار آویخته می شوند و لازم است قبل از آن، مراسم «اوسی» (Owsi) بر روی مهره انجام شود. «اوسی» به معنای تطهیر مهره و خواندن افسون بر آن است تا اثر درمانی خود را بیابد. این باور به اثربخشی مهره ها برای دفع چشم زخم و درمان امراض، تنها مختص بوشهر نیست و در بسیاری از نقاط ایران نیز رواج دارد.

عزایم نشینی (دزدشناسی)

«عزایم» به معنای افسون ها و دعاهایی است که برای مقاصد مختلف، از شفا تا رام کردن حیوانات، به کار می رود. اما <،strong>عزایم نشینی به طور خاص برای شناسایی دزد در موارد سرقت انجام می شد. این مراسم در خانه «دزدزده» برگزار می گردید و «معزّم» (فردی که در خواندن عزایم مهارت داشت) برای یافتن دزد دعوت می شد. معزّم در میان جمع می نشست و کاسه ای آب و آیینه ای پیش روی خود می گذاشت. سپس دخترکی خردسال (حدود هفت یا هشت ساله) را فرا می خواند و وردی بر ناخن دست او زمزمه می کرد تا قیافه دزد بر روی ناخن دختر یا در کاسه آب و آیینه مجسم شود. این مراسم، فضایی پر از انتظار و رمز و راز را ایجاد می کرد و نشان از تلاشی برای یافتن حقیقت با کمک نیروهای ماوراءالطبیعه داشت.

تابه گرمک (دفع نظرزدگی)

«تابه گرمک کردن» شیوه دیگری از باورهای عامیانه بوشهری برای دفع <،strong>نظرزدگی است. اگر کودکی دچار ضعف و لاغری مفرط می شد، مردم معتقد بودند که او «نظر خورده» است. برای رفع این چشم زخم، شب چهارشنبه مراسم «تابه گرمک» را برگزار می کردند. چهارراهی را انتخاب کرده و آتشی می افروختند و تابه ای فلزی روی آن می گذاشتند. نکته مهم این بود که این عمل حتماً باید توسط یک زن و دخترش که هنوز ازدواج نکرده بود، انجام می گرفت. آن دو در دو طرف آتش می ایستادند و کودک بیمار را به صورت نمادین بین خود دست به دست می کردند.

سپس مادر کودک ظرفی حاوی آب و یک قطعه زاج سفید را روی تابه داغ می ریخت. زاج در اثر سوختن، به شکلی خاص در می آمد و حاضران آن را تفسیر می کردند و با حدس های خود، آن را به قیافه یکی از آشنایان که تصور می شد «نظر کرده» است، تشبیه می کردند. پس از شناسایی فرد «نظرکننده»، از او درخواست می شد که تکه ای پنبه را با آب دهانش مرطوب کرده و با دستش به پیشانی کودک بمالد. مردم بر این باور بودند که با این کار، نظرزدگی رفع شده و کودک شفا می یابد. این آیین نشان دهنده اهمیت جامعه و باورهای جمعی در مواجهه با بیماری ها و مشکلات در فرهنگ بوشهر است.

آداب و رسوم مرتبط با اعیاد ملی و مذهبی: جنبه های خاص بوشهر

اعیاد ملی و مذهبی، فرصتی برای تجدید دیدارها، شادی های جمعی و به جا آوردن سنت های دیرینه هستند. مردم بوشهر نیز این اعیاد را با شور و حال خاص خود جشن می گیرند و آداب و رسومی منحصر به فرد به آن ها می بخشند.

نوروز در بوشهر: عطر شیرینی های محلی و سنت های دیرین

نوروز، جشن باستانی و مهم ترین عید ایرانیان، در بوشهر نیز با شکوه و آداب خاصی برگزار می شود. خانه تکانی، تهیه سفره هفت سین، کاشت سبزه و خرید لباس نو از جمله آداب مشترک نوروزی در بوشهر هستند. اما در این دیار دریایی، نوروز با طعم و عطر ویژه ای همراه است.

چند روز پیش از تحویل سال، زنان بوشهری با هنرمندی خاص خود، شیرینی های محلی دلپذیری را چون <،strong>شیرین بیب گلی و <،strong>شیرینی قراپیچ تهیه می کنند. این شیرینی ها که بخشی جدایی ناپذیر از سفره پذیرایی نوروزی بوشهر هستند، با طعم بی نظیرشان، خاطرات شیرینی از عید را برای مهمانان رقم می زنند. زیارت اهل قبور نیز از دیگر سنت های نوروزی است که مردم بوشهر برای گرامیداشت یاد درگذشتگان خود به جا می آورند.

دید و بازدید اقوام و دوستان، عیدی دادن و در نهایت، مراسم <،strong>سیزده بدر و گذراندن وقت در دل طبیعت، نوروز را در بوشهر به جشنی کامل از شادی، همبستگی و احترام به سنت ها تبدیل می کند. این آیین ها، هر یک برگ سبزی از درخت تنومند فرهنگ بوشهر هستند که با عشق و دقت از نسلی به نسل دیگر منتقل شده اند.

چهارشنبه سوری: از دفع بلا تا آیین زار

شب چهارشنبه سوری، در بوشهر شبی پر از باورها و آیین های کهن است که برای دفع بلا و استقبال از سال نو با پاکی و شور برگزار می شود. مردم بوشهر اعتقاد دارند که در روزهای پایانی سال، هزاران بلا و مصیبت بر زمین نازل می شود که تعداد زیادی از آن ها مربوط به شب چهارشنبه سوری است. از همین رو، آدابی را برای دور کردن این نحوست ها به جا می آورند.

یکی از این رسوم، <،strong>شکستن کوزه است که با نیت دور کردن قضا و بلا از خود و خانواده انجام می شود. همچنین در این شب، مردم از نفرین کردن یکدیگر و بر زبان آوردن سخنان ناروا پرهیز می کنند، زیرا باور دارند که این اعمال می توانند بلاها را به سوی خودشان بازگردانند و آرامش را از آن ها دور کنند.

آیین دیگر و بسیار خاصی که در چهارشنبه سوری و دیگر زمان ها برگزار می شود، <،strong>مراسم لیوا یا زار است. این مراسم ریشه های آفریقایی-حبشی دارد و از طریق تعاملات تاریخی بندر بوشهر با مناطق حبشه وارد فرهنگ این دیار شده است. زار، آیینی درمانی برای افراد بیمار است و با تشریفات خاصی همراه است.

برای برگزاری زار، زنان و مردان شرکت کننده لباس های مخصوصی می پوشند و با زدن عطرهای خاص، خود را آماده می کنند. آماده سازی ها از هفت روز قبل آغاز می شود: معجونی از گیاهان دارویی نظیر زعفران، زبان جوجخ، ریحان، کندرک، هل، گشنه و جوز تهیه می شود. مقداری از این معجون به بیمار خورانده شده و باقی آن به بدنش مالیده می شود.

در طول مراسم، بیمار (اگر مرد باشد، دور از چشم زنان و اگر زن باشد، دور از چشم مردان) تحت مراقبت های ویژه قرار می گیرد. پس از بهبودی، فرد باید همواره لباس های سفید و تمیز بپوشد، خود را معطر نگه دارد و از هرگونه عمل خلاف و ناشایست دوری کند. مراسم زار، نمایش عمیقی از باورهای درمانی، ارتباط با طبیعت و تأثیرات فرهنگی متنوعی است که در دل جامعه بوشهر جای گرفته و هنوز هم به شکلی محدود اجرا می شود.

عید فطر (عید تلخک یا عید مرده ها)

عید فطر، در بوشهر با نامی خاص و حزن انگیز <،strong>عید تلخک یا <،strong>عید مرده ها شناخته می شود. این نام گذاری به دلیل آداب اجتماعی ویژه ای است که در این روز برای گرامیداشت یاد درگذشتگان انجام می شود. صبح زود روز عید فطر، پس از اقامه نماز، مردم به دیدار خانواده هایی می روند که عزیز از دست داده اند و به آن ها تسلیت می گویند. این رسم، نمایشی از همدردی و همبستگی اجتماعی در مواجهه با غم از دست دادن عزیزان است.

سحرگاهان روز عید، پس از اذان صبح، مردم بوشهر به قبرستان ها می روند. بر سر مزار عزیزان خود، سفره هایی از اطعام پهن می کنند و با فاتحه خوانی و دعا، یاد آن ها را گرامی می دارند. پس از بازگشت از قبرستان، نماز عید فطر به جماعت اقامه می شود. این آیین ها، نشان دهنده پیوند عمیق مردم بوشهر با گذشتگان خود و توجه به جنبه های معنوی زندگی است.

ماه مبارک رمضان: دم دم سحری و نان گرده

ماه مبارک رمضان در بوشهر، علاوه بر عبادات معمول، با آداب و رسومی خاص و دلنشین همراه است که جلوه ای ویژه به این ماه می بخشد.

دَم دَم سحری

<،strong>دم دم سحری، یکی از زیباترین و خاطره انگیزترین سنت های رمضانی در بوشهر است. «دم دم» به صدای آهنگین و منظم ضربات چوب بر روی «دمام» اشاره دارد؛ سازی کوبه ای که در این آیین نقش اصلی را ایفا می کند. در گذشته، گروهی از افراد محلی، معمولاً دو نفر، مسئول اجرای این سنت بودند. یکی از آن ها فانوسی به دست می گرفت و دیگری دمام را بر دوش می کشید. این افراد در ساعات پیش از اذان صبح، کوچه به کوچه و خانه به خانه می گشتند.

آن ها با ضربه زدن بر دمام به ریتمی سه ضربی و خواندن اشعار دعاگونه، خانواده ها را از خواب بیدار می کردند. این اشعار غالباً حالتی معنوی داشت و مردم را به آماده شدن برای روزه داری دعوت می کرد. اجرای «دم دم سحری» به ویژه در محلات مرکزی و حاشیه ای بوشهر رایج بود و در هر محله، افرادی خاص به انجام این کار می پرداختند. این سنت، علاوه بر جنبه کاربردی، نمادی از همدلی و روحیه اجتماعی در میان مردم بود. صدای دمام و اشعار سحری، فضایی معنوی و دل نشین در محله ها ایجاد می کرد و حس نزدیکی و اتحاد را میان همسایگان تقویت می نمود.

نان گرده

نان گرده، نان محلی خوش طعمی است که با کنجد تزئین می شود و طرفداران زیادی در بوشهر دارد. زنان بوشهری این نان را نه تنها برای مراسم عروسی، بلکه به طور ویژه برای ماه مبارک رمضان و افطار تهیه می کنند. بوی خوش نان گرده که در ساعات پیش از افطار در کوچه ها می پیچید، خود بخشی از خاطرات رمضانی مردم بوشهر است و سفره های افطار را با عطر و طعم سنتی خود کامل می سازد.

جنبه های فرهنگی زندگی روزمره و تعاملات اجتماعی

فرهنگ بوشهر تنها در مراسم و آیین های خاص خلاصه نمی شود، بلکه در تار و پود زندگی روزمره، در پوشش، خوراک و زبان مردمش نیز جاری است. این عناصر، هر یک بازتاب دهنده محیط زیست، تاریخ و تعاملات اجتماعی این دیار هستند.

لباس های محلی در بوشهر

لباس محلی مردم بوشهر، به ویژه بانوان، به گونه ای طراحی شده که با اقلیم گرم، مرطوب و شرجی این منطقه سازگار باشد. پارچه های نخی و خنک، ویژگی اصلی این پوشش هاست که راحتی را برای مردم به ارمغان می آورد. پوشش بانوان بوشهری، ترکیبی از زیبایی و کارایی است:

  • پیراهن بلند دورچین: پیراهن های بلندی که با چین های فراوان آراسته شده اند، بخش اصلی پوشش بانوان بوشهری هستند.
  • عبای سیاه: یک عبای سیاه که روی پیراهن پوشیده می شود و علاوه بر جلوه، محافظی در برابر آفتاب تند جنوب است.
  • مقنعه نازک و روبنده: مقنعه ای نازک و سیاه رنگ به همراه روبنده، بخشی از پوشش سنتی سر و صورت بانوان را تشکیل می دهد.
  • شلوار چیت: شلوارهای گشاد و خنک از جنس چیت که با نقش و نگارهای ساده، راحتی را فراهم می کنند.
  • کفش «کوش» یا صندل: نوعی کفش سنتی صندل مانند که به دلیل طراحی باز، برای هوای گرم بسیار مناسب است.

این لباس ها، نه تنها پوششی برای بدن، بلکه نمادی از احترام به سنت ها و سازگاری با محیط طبیعی بوشهر هستند.

غذاهای محلی بوشهر

موقعیت بندری و ساحلی بوشهر، تأثیر عمیقی بر آشپزی این منطقه گذاشته است. با محدودیت های کشاورزی و دامداری در گذشته، ماهی و میگو سهم عمده ای در رژیم غذایی مردم بوشهر پیدا کرده اند و غذاهای دریایی، بخش جدایی ناپذیری از فرهنگ خوراک این دیار هستند.

قلیه، بدون شک رایج ترین و محبوب ترین غذای محلی بوشهر است. این واژه عربی که به معنای خورشی با گوشت است، در بوشهر به خورش های متنوعی از ماهی و میگو اطلاق می شود. <،strong>قلیه ماهی و <،strong>قلیه میگو، با سبزی های معطر، تمرهندی و ادویه های تند جنوبی، طعمی بی نظیر و به یادماندنی دارند. تنوع قلیه ها در بوشهر بسیار زیاد است و شامل قلیه اسفناج، بادمجان، کدو ترش، برنج، به، هویج، پیتی و سغدی نیز می شود.

علاوه بر قلیه ها، دیگر غذاهای پرطرفدار دریایی نیز در بوشهر تهیه می شوند:

  • کباب میگو و آبگوشت ماهی: با استفاده از تازه ترین صید روز.
  • دم پخت ماهی و ماهی شکم گرفته: روش های متنوع طبخ ماهی.
  • ماهی شورپلو و حواری ماهی: غذاهایی با طعم و عطر خاص دریا.

در کنار غذاهای دریایی، غذاهای دیگری چون <،strong>دال عدس (خورشی تند با عدس قرمز و تمرهندی)، <،strong>پلو ماهی، <،strong>نان گرده و <،strong>حلوای عسلی نیز در میان مردم بوشهر رایج است. این غذاها، هر یک حکایتی از خلاقیت مردم بوشهر در استفاده از منابع طبیعی و ایجاد طعم هایی منحصر به فرد را بازگو می کنند.

زبان و گویش مردمان بوشهر

مردم استان بوشهر به زبان فارسی تکلم می کنند، اما این زبان در بوشهر با تنوعی از <،strong>گویش های محلی آمیخته است که هر یک هویت خاصی به منطقه می بخشند. گویش های بردستانی، دشتی، تنگستانی و کازرونی از جمله رایج ترین گویش ها در این استان هستند که ریشه و ساختاری مشابه با گویش های شمال استان فارس مانند لری، فارسی و سیوندی دارند. این شباهت ها نشان از پیوندهای تاریخی و فرهنگی عمیق میان بوشهر و مناطق همجوار دارد.

علاوه بر فارسی، در برخی نواحی خاص استان مانند جزیره شیف و بندرهای کنگان و علویه، زبان عربی نیز توسط بخشی از مردم صحبت می شود. این تنوع زبانی نتیجه تعاملات گسترده تجاری و فرهنگی بوشهر با کشورهای حاشیه خلیج فارس و حضور مهاجران از گذشته های دور است.

جالب توجه است که گویش های مردم سواحل خلیج فارس و جزایر آن، واژگان متنوعی از گویش های شبانکاره ای، بلوچی، کردی و ترکمنی را در خود جای داده اند. حتی کلماتی از زبان های انگلیسی، پرتغالی، هلندی و هندی نیز به دلیل موقعیت استراتژیک بوشهر به عنوان یک بندر تجاری مهم، وارد این گویش ها شده اند. با وجود این تأثیرات، استخوان بندی و ریشه اصلی زبان مردم بوشهر همچنان فارسی باقی مانده و این گویش ها، گنجینه ای از تاریخ و فرهنگ شفاهی این سرزمین را در خود حفظ کرده اند.

همزیستی و تنوع فرهنگی در بوشهر

موقعیت جغرافیایی و نقش بوشهر به عنوان یک بندر تجاری مهم در طول تاریخ، این شهر را به پذیرا بودن فرهنگ ها و ادیان مختلف عادت داده است. همزیستی مسالمت آمیز، یکی از برجسته ترین ویژگی های اجتماعی این دیار است.

اقلیت های دینی در بوشهر

از گذشته های دور تا کنون، اقلیت های دینی گوناگونی چون یهودیان، مسیحیان و پیروان دیگر ادیان، به دلیل فرصت های تجاری و فضای باز فرهنگی، به بوشهر مهاجرت کرده و در کنار دیگر مردم زندگی کرده اند. امروز نیز در برخی نقاط استان، این اقلیت ها با آزادی کامل مراسم و جشن های مذهبی خود را برگزار می کنند و همواره مورد احترام جامعه محلی هستند.

این همزیستی مسالمت آمیز، نشان دهنده روحیه پذیرش، تسامح و تعامل فرهنگی در بوشهر است که به عنوان بخشی از هویت اجتماعی این استان شناخته می شود. بوشهر، نمونه ای درخشان از همدلی و احترام متقابل میان انسان ها با باورهای مختلف است، جایی که تنوع، نه تنها تهدید نیست، بلکه عاملی برای غنای فرهنگی و اجتماعی محسوب می شود.

نتیجه گیری

فرهنگ مردم بوشهر، گنجینه ای بی بدیل از آداب، سنن، باورها و روش های زندگی است که ریشه های عمیقی در تاریخ و جغرافیای این سرزمین دارد. از بزم های پرشور عروسی و نوای دلنشین نی انبان و خیام خوانی، تا آیین های معنوی چون گلی گوشو و نان پوشی برای کودکان، و باورهای کهنی همچون باران خواهی و دفع نظرزدگی، هر یک قطعه ای از پازل هویت بوشهری را شکل می دهند.

غذاهای محلی با طعم دریا، لباس های بومی سازگار با اقلیم گرم و گویش های شیرین و آمیخته با واژگان متعدد، همگی نشان از تعاملات غنی و سبک زندگی منحصر به فرد این مردمان دارد. همزیستی مسالمت آمیز اقلیت های دینی نیز، جلوه ای دیگر از روحیه پذیرا و بخشنده این دیار است. <،strong>سایر آداب و سنن در فرهنگ مردم بوشهر فراتر از صرفاً مجموعه ای از رسوم، بازتابی از روح جمعی، مقاومت و امید انسان هایی است که در کنار خلیج فارس، زندگی و تاریخ خود را با رنگ و بوی اصالت جنوبی در هم آمیخته اند.

حفظ و پاسداری از این میراث گران بها در برابر تغییرات زمان و هجوم مدرنیته، وظیفه ای ملی و انسانی است. آشنایی با این فرهنگ غنی، نه تنها به درک عمیق تر هویت ایرانی کمک می کند، بلکه تجربه ای فراموش نشدنی از سفر به دل تاریخ و سنت های اصیل را برای هر بیننده ای به ارمغان می آورد. بوشهر با همه این زیبایی ها و اصالت ها، همیشه آماده استقبال از کسانی است که می خواهند از نزدیک، طعم شیرین فرهنگ جنوب را تجربه کنند.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "آداب و رسوم و فرهنگ بوشهر: راهنمای جامع" هستید؟ با کلیک بر روی گردشگری و اقامتی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "آداب و رسوم و فرهنگ بوشهر: راهنمای جامع"، کلیک کنید.